اموزنده
/~Amuzande/
مترادف اموزنده: ( آموزنده ) آموزشگر، اتابک، استاد، لله، مدرس، مربی، معلم، هیربد
متضاد اموزنده: ( آموزنده ) تلمیذ، دانش آموز، شاگرد، طلبه، محصل
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. یادگیرنده.
مترادف ها
متبحر، عالم، اموزنده، دانشمندانه
یاد دهنده، اموزنده
اموزنده، حاوی اطلاعات مفید، پر معنی و عمیق
اموزنده
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
آموزنده:
۱ - از مصدر آموزاندن بمعنی آنکه به دیگری می آموزد
۲ - از مصدر آموزیدن بمعنی آنکه از دیگری می آموزد
۱ - از مصدر آموزاندن بمعنی آنکه به دیگری می آموزد
۲ - از مصدر آموزیدن بمعنی آنکه از دیگری می آموزد