آموزش عالی در ایران زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی ( دانشگاه های علوم پزشکی ) و وزارت آموزش و پرورش ( دانشگاه فرهنگیان ) اداره و سازماندهی می شود.
آموزش عالی در ایران به فرم نوین و آکادمیک سابقه یکصد ساله دارد، اما با توجه به پیشینه تاریخی بدوران نظامیه و حتی ساسانی بازمی گردد.
... [مشاهده متن کامل]
امروزه منابع متفرقه ای از دوران کهن باقی مانده اند که اشاره بر وجود مراکز و نظام های آموزش عالی در سرزمین های ایران باستان می کند. از برجسته ترین این مراکز می توان نخست فرهنگستان نصیبین زیر نظر دولت ساسانی را نام برد که در آن استادان رانده شده از آتن در حال کنکاش و آموزش مسائل پزشکی و ریاضیات و نجوم بودند.
فرهنگستان گندی شاپور از مراکزی بود که شهرت آن در پزشکی تا به امروز باقیست و در تأسیس مستقیم بیت الحکمه در بغداد طی سال های بعد بسیار با اهمیت نمایان گردید. از نمونه های دیگر مدارس علوم پیشرفته در ایران باستان می توان سارویه و ریشهر ( فارس ) را نام برد.
پس از تأسیس بیت الحکمه در دوران خلافت عباسی، آموزش عالی در سرزمین های اسلامی رفته رفته وضع فراگیرتری به خود دید تا جایی که مدارس نظامیه در دوران سلجوقی در چندین شهر همانند بغداد، بلخ، نیشابور، هرات، و اصفهان دایر گشتند.
در مراغه نیز خواجه نصیرالدین طوسی پژوهشکده و رصدخانهای بزرگ تأسیس نمود که به روایتی در کتابخانهٔ آن ۴۰٬۰۰۰ کتاب از اقصی نقاط گیتی گردآوری شده بود، و توسط هولاکوخان ایلخانی تأمین مخارج می گردید.
در ادامه اداره نهادهای نظامیه جهت آموزش عالی در عصر صفوی مدرّس ها یا مدرّسه ها و مکتبه ها شکل گرفتند. وزیر شخص زیردست شاه بود. رییس مدرسه عالی، صدر نام داشت به همین جهت امروز به این مدرس ها صدریه نیز گفته می شود و این الهام بخش تاسیس حسینیه ها و زینبیه ها و مهدیه ها نیز بوده است.
«صدر» بالاترین مقام مذهبی در دربار صفوی به شمار میرفت و با توجه به سیاست مذهبی شاهان صفوی، از احترام و نفوذ زیادی برخوردار بود. کمپفر صدر را به عنوان «رئیس علمای دینی» معرفی میکند و میگوید او بر تمام مساجد، موقوفات و اماکن متبرکه ریاست فائقه دارد. صدر را از این جهت میتوان در رأس هرم سازمان اداری مدارس این دوره قرار دارد؛ زیرا یکی از وظایف او انتخاب متولیان و مدرسان مدارسی بود که با موقوفات حکومتی اداره میشد. کسی را که در این مدرَس ها ادرار ( وظیفه، مقرری. ) داشت را طالب یا طلبه می نامیدند. مقام دیگر این مدرَس ها شیخ الاسلام بود. که بر متعلمین دارای میاومه، مشاهره و مسانهه نظارت داشت. گاهی شاه وقت خود مدرس را تعیین میکرد، مانند مدرسة سلطانی، یا چهارباغ، اصفهان که شخص شاه ( سلطان حسین ) مدرس مدرسه را تعیین میکرد.
آموزش عالی در ایران به فرم نوین و آکادمیک سابقه یکصد ساله دارد، اما با توجه به پیشینه تاریخی بدوران نظامیه و حتی ساسانی بازمی گردد.
... [مشاهده متن کامل]
امروزه منابع متفرقه ای از دوران کهن باقی مانده اند که اشاره بر وجود مراکز و نظام های آموزش عالی در سرزمین های ایران باستان می کند. از برجسته ترین این مراکز می توان نخست فرهنگستان نصیبین زیر نظر دولت ساسانی را نام برد که در آن استادان رانده شده از آتن در حال کنکاش و آموزش مسائل پزشکی و ریاضیات و نجوم بودند.
فرهنگستان گندی شاپور از مراکزی بود که شهرت آن در پزشکی تا به امروز باقیست و در تأسیس مستقیم بیت الحکمه در بغداد طی سال های بعد بسیار با اهمیت نمایان گردید. از نمونه های دیگر مدارس علوم پیشرفته در ایران باستان می توان سارویه و ریشهر ( فارس ) را نام برد.
پس از تأسیس بیت الحکمه در دوران خلافت عباسی، آموزش عالی در سرزمین های اسلامی رفته رفته وضع فراگیرتری به خود دید تا جایی که مدارس نظامیه در دوران سلجوقی در چندین شهر همانند بغداد، بلخ، نیشابور، هرات، و اصفهان دایر گشتند.
در مراغه نیز خواجه نصیرالدین طوسی پژوهشکده و رصدخانهای بزرگ تأسیس نمود که به روایتی در کتابخانهٔ آن ۴۰٬۰۰۰ کتاب از اقصی نقاط گیتی گردآوری شده بود، و توسط هولاکوخان ایلخانی تأمین مخارج می گردید.
در ادامه اداره نهادهای نظامیه جهت آموزش عالی در عصر صفوی مدرّس ها یا مدرّسه ها و مکتبه ها شکل گرفتند. وزیر شخص زیردست شاه بود. رییس مدرسه عالی، صدر نام داشت به همین جهت امروز به این مدرس ها صدریه نیز گفته می شود و این الهام بخش تاسیس حسینیه ها و زینبیه ها و مهدیه ها نیز بوده است.
«صدر» بالاترین مقام مذهبی در دربار صفوی به شمار میرفت و با توجه به سیاست مذهبی شاهان صفوی، از احترام و نفوذ زیادی برخوردار بود. کمپفر صدر را به عنوان «رئیس علمای دینی» معرفی میکند و میگوید او بر تمام مساجد، موقوفات و اماکن متبرکه ریاست فائقه دارد. صدر را از این جهت میتوان در رأس هرم سازمان اداری مدارس این دوره قرار دارد؛ زیرا یکی از وظایف او انتخاب متولیان و مدرسان مدارسی بود که با موقوفات حکومتی اداره میشد. کسی را که در این مدرَس ها ادرار ( وظیفه، مقرری. ) داشت را طالب یا طلبه می نامیدند. مقام دیگر این مدرَس ها شیخ الاسلام بود. که بر متعلمین دارای میاومه، مشاهره و مسانهه نظارت داشت. گاهی شاه وقت خود مدرس را تعیین میکرد، مانند مدرسة سلطانی، یا چهارباغ، اصفهان که شخص شاه ( سلطان حسین ) مدرس مدرسه را تعیین میکرد.