نخستین معلم در اسلام پیامبر اکرم بود که تعلیم وی بر پایه تعالیم اسلامی بود و نخستین درس های آن قرائت قرآن بود، از این جهت نخستین مدارس مسلمانان مساجد آنان بود با توجه به اینکه تعلیم و آموزش خاص مساجد نبود و بسیاری از دانشمندان در خانه ها، بیمارستان ها، رباط ها و جاهای مختلف که حضور می یافتند حلقه های تدریس را به وجود می آوردند؛ سال ۴۵۹ هجری ( ۱۶۰۶–۱۶۰۷ م ) در تاریخ آموزش عصری برجسته به شمار می آید، در این سال نخستین مدرسه از رشته مدرسه های خواجه نظام الملک وزیر بزرگ سلجوقیان ساخته شد و با توجه به عدم متمرکز بودن پیشینه آموزش و عدم برپای حلقه های آموزشی در یک جا، این اقدام خواجه باعث نضج و به ثمر رسیدن کار تعلیم در جهات مختلف تمدن اسلامی شد؛ و از طرفی به عنوان یکی از بزرگ ترین پایگاه هایی مذهبی و تبلیغاتی شرق اسلام در مقابل جامع الازهر قاهره مرکز خلفای فاطمی که با تبلیغات شدید مذهب اهل سنت را تهدید می کرد به مبارزه برخیزد.
... [مشاهده متن کامل]
مکتب خواندن و نوشتن شامل دورهٔ اسلامی نمی شود به این منظور که قبل از ظهور اسلام هم شاهدمکتب خواندن و نوشتن هستیم، در فتوح البلدان به این موضوع اشاره شده است که بشر بن مالک برادر اکیدر بن عبدالملک بن عبدالجن کندی سکونی فرمانروایی دومة الجندل که نصرانی بود به حیره آمد و مدتی در آنجا سکونت می گزید وی خط عربی را از اهل حیره بیاموخت و سپس برای کاری به مکه آمد، سفیان بن ابی امیة بن عبدالشمس و ابوقیس بن عبدمناف بن زهرة بن کلاب او را بدیدند که خط می نویسد و از وی خواستند که آنان را خط بیاموزد. بشر ایشان را حروف هجا بیاموخت و به آنان خظ نشان داد و چندان که آن دو توانستند بنویسند و این روند یادگیری خواندن و نوشتن به بقیه منتقل شد و سعی در یادگیری آن برآمدند، هر چند عمومیت نداشت و بلاذری در ادامه نقل می کند که قبل از ظهور اسلام تنها هفده نفره از قریش به خواندن و نوشتن مسلط بودند
اما با آمدن اسلام روند یادگیری به واسطه ارتباط با سایر دولت ها، تأسیس دیوان های مختلف و به وجود آمدن شغل های اداری سرعت بیشتری به خود گرفت و پیامبر اسلام مردم را به این مهم تشویق می کرد و به آن اهمیت می داد؛ در جنگ ها مانند جنگ بدر کسانی را که می توانستند خواندن و نوشتن بیاموزند در برابر آموختن به دیگران آن ها را آزاد می کرد و این فدیه آزادی نامسلمانان بود

... [مشاهده متن کامل]
مکتب خواندن و نوشتن شامل دورهٔ اسلامی نمی شود به این منظور که قبل از ظهور اسلام هم شاهدمکتب خواندن و نوشتن هستیم، در فتوح البلدان به این موضوع اشاره شده است که بشر بن مالک برادر اکیدر بن عبدالملک بن عبدالجن کندی سکونی فرمانروایی دومة الجندل که نصرانی بود به حیره آمد و مدتی در آنجا سکونت می گزید وی خط عربی را از اهل حیره بیاموخت و سپس برای کاری به مکه آمد، سفیان بن ابی امیة بن عبدالشمس و ابوقیس بن عبدمناف بن زهرة بن کلاب او را بدیدند که خط می نویسد و از وی خواستند که آنان را خط بیاموزد. بشر ایشان را حروف هجا بیاموخت و به آنان خظ نشان داد و چندان که آن دو توانستند بنویسند و این روند یادگیری خواندن و نوشتن به بقیه منتقل شد و سعی در یادگیری آن برآمدند، هر چند عمومیت نداشت و بلاذری در ادامه نقل می کند که قبل از ظهور اسلام تنها هفده نفره از قریش به خواندن و نوشتن مسلط بودند
اما با آمدن اسلام روند یادگیری به واسطه ارتباط با سایر دولت ها، تأسیس دیوان های مختلف و به وجود آمدن شغل های اداری سرعت بیشتری به خود گرفت و پیامبر اسلام مردم را به این مهم تشویق می کرد و به آن اهمیت می داد؛ در جنگ ها مانند جنگ بدر کسانی را که می توانستند خواندن و نوشتن بیاموزند در برابر آموختن به دیگران آن ها را آزاد می کرد و این فدیه آزادی نامسلمانان بود
