اموختگار

لغت نامه دهخدا

( آموختگار ) آموختگار. ( ص مرکب ) معتادٌبِه. چشته خور. مسته خوار : گفت زینهار که به آموختگارم مگیرید. ( اسرار التوحید ).

فرهنگ عمید

( آموختگار ) معتاد، خوگرفته.

پیشنهاد کاربران

بپرس