دیکشنری
مترجم
بپرس
امواق
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
امواق. [ اَم ْ ] ( ع اِ ) ج ِ موق.( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به موق شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک