امه العزیز
لغت نامه دهخدا
امةالعزیز. [ اَ م َ تُل ْ ع َ ] ( اِخ ) دختر حافظ شمس الدین محمدبن احمدبن عثمان ذهبی. از زنان محدث بوده و به سال 785 هَ.ق. درگذشته است. ( ازخیرات حسان ج 1 ص 35 ) ( از ریحانة الادب ج 1 ص 106 ).
امةالعزیز.[ اَ م َ تُل ْ ع َ ] ( اِخ ) دختر حافظ علاءالدین و زنی محدث بوده. او را امةالرحیم نیز می گفته اند. به سال 794 هَ.ق. درگذشته است. ( از خیرات حسان ج 1 ص 35 ).
امةالعزیز. [ اَ م َ تُل ْ ع َ] ( اِخ ) دختر محمدبن یونس بن اسماعیل انبائی. از زنان محدث قرن دهم هجری و از مشایخ سیوطی بوده است. ( ازخیرات حسان ج 1 ص 34 ) ( از ریحانة الادب ج 1 ص 106 ).
امةالعزیز. [ اَ م َ تُل ْ ع َ ] ( اِخ ) دختر نجم الدین و زنی محدث بوده و او را مسندةالشام نیز گویند. ( ازخیرات حسان ج 1 ص 34 ) ( از ریحانة الادب ج 1 ص 106 ).
امةالعزیز. [ اَ م َ تُل ْ ع َ ] ( اِخ ) شریفه. زن شاعر و دانشمند اندلسی بود. رجوع به خیرات حسان ج 1 ص 34 شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید