امه العزیز

لغت نامه دهخدا

( امةالعزیز ) امةالعزیز. [ اَ م َ تُل ْ ع َ ] ( اِخ ) خدیجه بغدادی.از زنان دانشمند قرن هفتم هجری بود در مجلس درس ابن شیرازی در بغداد و سایر دانشمندان در عراق و شام و مصر حاضر شده و کسب معلومات کرده و مقامات حریری را ببهترین وجهی تدریس می نموده ، و در سال 699 هَ.ق. درگذشته است. ( از ریحانة الادب ج 1 ص 105 ) ( از خیرات حسان ج 1 ص 34 و 114 ). و رجوع به ریحانة الادب و خیرات حسان و قاموس الاعلام ترکی و تذکرةالخواتین ص 101 شود.

امةالعزیز. [ اَ م َ تُل ْ ع َ ] ( اِخ ) دختر حافظ شمس الدین محمدبن احمدبن عثمان ذهبی. از زنان محدث بوده و به سال 785 هَ.ق. درگذشته است. ( ازخیرات حسان ج 1 ص 35 ) ( از ریحانة الادب ج 1 ص 106 ).

امةالعزیز.[ اَ م َ تُل ْ ع َ ] ( اِخ ) دختر حافظ علاءالدین و زنی محدث بوده. او را امةالرحیم نیز می گفته اند. به سال 794 هَ.ق. درگذشته است. ( از خیرات حسان ج 1 ص 35 ).

امةالعزیز. [ اَ م َ تُل ْ ع َ] ( اِخ ) دختر محمدبن یونس بن اسماعیل انبائی. از زنان محدث قرن دهم هجری و از مشایخ سیوطی بوده است. ( ازخیرات حسان ج 1 ص 34 ) ( از ریحانة الادب ج 1 ص 106 ).

امةالعزیز. [ اَ م َ تُل ْ ع َ ] ( اِخ ) دختر نجم الدین و زنی محدث بوده و او را مسندةالشام نیز گویند. ( ازخیرات حسان ج 1 ص 34 ) ( از ریحانة الادب ج 1 ص 106 ).

امةالعزیز. [ اَ م َ تُل ْ ع َ ] ( اِخ ) شریفه. زن شاعر و دانشمند اندلسی بود. رجوع به خیرات حسان ج 1 ص 34 شود.

فرهنگ فارسی

شریفه زن شاعر و دانشمند اندلسی بود

پیشنهاد کاربران

بپرس