امنیت

/~amniyyat/

مترادف امنیت: آرامش، امن، ایمنی، صلح

متضاد امنیت: بلوا، ناامنی

برابر پارسی: آرامش، آسایش، بی هراسی، بی بیمی، بی هراسی، زنهار، زنهارداری

معنی انگلیسی:
safety, security

لغت نامه دهخدا

امنیت. [ اَ نی ی َ ] ( از ع ، حامص ) بی خوفی و امن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). بی بیمی. ( فرهنگ فارسی معین ). ایمنی. ( مؤید الفضلاء ). || ( اِ ) جای امن. ( آنندراج ). || ( مص ) ایمن شدن. ( ترجمان مهذب عادل بن علی ) ( فرهنگ فارسی معین ). در امان بودن. ( فرهنگ فارسی معین ).
- امنیت دادن ؛ راحت و آسوده و بی بیم گردانیدن : مملکت را امنیت داده است.

امنیت. [ اُ نی ی َ ] ( ع اِ ) آرزو. ( منتهی الارب ) ( مقدمه لغت میر سید شریف جرجانی ) ( مؤیدالفضلاء ). آرزو و امید. ( غیاث اللغات ). آرزو و مراد.( آنندراج ) ( از مؤید الفضلاء ). آرزو و خواهش. ( ناظم الاطباء ). آرزو. خواهش. امید. ( فرهنگ فارسی معین ). خواهش نفس. آنچه بآرزو خواهند. خواسته بآرزو. ( حواشی کلیله و دمنه چ مینوی ص 14 و 56 ). بغیت. آنچه آرزو شود و مقدور گردد. ( از اقرب الموارد ). کام. امل. مطلوب : ایزد تعالی و تقدس همیشه روی زمین بجمال عدل... شاهانشاه عادل... آراسته دارد و در دین و دنیا بغایت همت و قصارای امنیت برساناد. ( کلیله و دمنه چ مینوی ص 14 ). و آنگاه خود این معانی [ خوردن و بوییدن و... ] بر قضیت حاجت و اندازه امنیت هرگز تیسیر نپذیرد. ( کلیله و دمنه چ مینوی ص 56 ). بیک تعریک راه مکاید ایشان را بسته گردانیم و ترا بنهایت همت و غایت امنیت برسانیم. ( کلیله و دمنه چ مینوی ص 315 ). درترجمه این امنیت و تعلل بادراک این منیت روزگاری میگذاشتم. ( سندبادنامه ). حکم قضا وتقدیر خدای عز و جل آن امکان نداد و آن امنیت بحصول موصول نشد. ( ترجمه ٔتاریخ یمینی ). منتهای امنیت و غایت مرتبت من بنده بیش از آن منصب نتواند بود. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
بطّ حرص است و خروس آن شهوت است
جاه چون طاوس و زاغ امنیت است.
مولوی.
|| دروغ. ( از اقرب الموارد ) ( مقدمه لغت سید شریف جرجانی ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ) ( مؤید الفضلاء ). || آنچه خوانده میشود. ( از اقرب الموارد ). ج ، امانی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || ( مص ) احتیاج. نیازمند شدن. ( مقدمه لغت سید شریف جرجانی ). || خواندن. ( مهذب الاسماء ). کتاب خواندن. ( مؤید الفضلاء ).

امنیة. [ اُ نی ی َ ] ( ع اِ ) رجوع به امنیت شود.

فرهنگ فارسی

درامان بودن ، ایمنی، آرامش و آسودگی ، امنیه: سربازمامورحفظ نظم و آرامش درراههاوخارج شهرکه اکنون ژاندارم گویند
(اسم ) سرباز مائمور حفظ انتظام و آرامش در طرق و شوارع و قری و قصبات ژاندارم امنیه (اسم ) آرزو خواهش امید . جمع : امانی .
آرزو و امید

فرهنگ معین

(اَ یَّ ) [ ع . ] (مص جع . ) در امان بودن .
(اُ یَّ ) [ ع . امنیة ] ( اِ. ) نک اُمنِیّه .

فرهنگ عمید

۱. در امان بودن، ایمنی.
۲. آرامش و آسودگی.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] امنیت به معنی ایمنی داشتن جانی، مالی، عِرضی یا معنوی می باشد. از آن به مناسبت در باب‏های مختلفی مانند طهارت، صلات، حج و جهاد سخن رفته است.
مراد از ایمنی معنوی، ایمن بودن از وقوع در حرام یا ترک واجب است.

ضرورت امنیت
امنیت از مهم‏ترین و ضروری‏ترین نیازهای زندگی بشر است و انسان تنها در پرتو آن می‏تواند امور دنیوی و اخروی خویش را با آسایش خاطر سامان دهد. از این رو، ایجاد امنیت در شئون مختلف زندگی مردم برای رسیدن به آنچه که مایه رشد و تعالی آنان است، از وظایف اساسی و حتمی حکومت اسلامی است.

شرطیت امنیت در تکالیف
امنیت در تکالیف ذیل شرط است:
۱ – عبادات
۲ – امر به معروف و نهی از منکر
۳ - خلوت یا نگاه کردن به زن اجنبی
۴ - حرمت از ارتکاب حرام
۵ – دفاع از مال
۶ - حدود و قصاص

← شرطیت امنیت در عبادات
...

دانشنامه عمومی

امنیت (فیلم). امنیت ( به انگلیسی: Security ) یک فیلم سینمایی آمریکایی در ژانر تریلر و فیلم اکشن محصول سال ۲۰۱۷ به کارگردانی آلن دسروچرز است. در این فیلم آنتونیو باندراس، گابریلا رایت، بن کینگزلی و چاد لیندبرگ بازی می کنند.
یک محافظ امنیتی سعی دارد از فردی بی گناه که قرار است در یک محاکمه به عنوان شاهد حاضر شود و همچنین تحت تعقیب یک گروه خلافکار هم می باشد، مراقبت کند اما
آنتونیو باندراس نقش ادواردو «ادی» دایکون[ ۱] [ ۲]
• گابریلا رایت به عنوان روبی[ ۳]
• بن کینگزلی به عنوان چارلی
لیام مک اینتایر به عنوان ونس
• شری واتسون به عنوان افسر بهزیستی
• کاترین دو لا روچا در نقش جیمی
• چاد لیندبرگ به عنوان میسون[ ۴]
• جیرو وانگ به عنوان جانی ژانگ وی
کانگ لی به عنوان مردگان چشم
فیلمبرداری اصلی فیلم از نوامبر ۲۰۱۵ در بلغارستان آغاز شد و در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۶ پایان یافت. [ ۴] [ ۱] [ ۵] بودجه فیلم ۱۵ میلیون دلار بود. [ ۲]
در تاریخ ۳ اکتبر ۲۰۱۷، این فیلم برای پخش فوری در نت فلیکس در کشورهای مختلف در دسترس قرار گرفت. [ ۶]
در راتن تومیتوز، این فیلم براساس ۳۱۹ بازبینی جمعی ۳۴٪ رتبه تأیید را دارد. [ ۷]
عکس امنیت (فیلم)

امنیت (فیلم ۱۹۷۹). امنیت ( به هندی: Surakksha ) یا حفاظت ( به انگلیسی: Protection ) فیلمی هندی محصول سال ۱۹۷۹ و به کارگردانی راویکانت ناگایچ است. در این فیلم بازیگرانی همچون میتون چاکرابورتی، رانجیتا، افتخار، آریونا ایرانی و سورش اوبروی ایفای نقش کرده اند.
عکس امنیت (فیلم ۱۹۷۹)

امنیت (فیلم ۱۹۹۵). امنیت ( به هندی: Surakshaa ) فیلمی محصول سال ۱۹۹۵ و به کارگردانی آناند راجو ماوانی است. در این فیلم بازیگرانی همچون آدیتای پانچولی، سونیل شتی، سیف علی خان، مونیکا بدی، شبا آکاشدپ، دیویا دوتا، موکش ریشی، قادرخان، تینو آناند، عارون باکشی ایفای نقش کرده اند.
عکس امنیت (فیلم ۱۹۹۵)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

security (اسم)
اطمینان، ضامن، تضمین، ضمانت، وثیقه، ضمانت نامه، گرو، سلامت، سلامتی، امان، اسایش خاطر، امنیت، ایمنی، تامین

safety (اسم)
سلامت، امنیت، ایمنی، بی خطری، محفوظیت

فارسی به عربی

امن , سلامة

پیشنهاد کاربران

اویزندی
امنیت: حالت ذهنی آرامبخشی که فرد یا مردم یک جامعه به طور عینی در هیچ زمینه ای احساس خطر یا محدودیت نامعقول نمی کند و تهدیدی یا نگرانی در هیچ زمینه ای به دنبال او نیست و مانعی جدی در کارها پیش رو نیست و اطمینان از این که اختلافات از راه گفتگو برطرف می شود و فرایندی است که از راه قانون، سیستم اداری و انتظامی و ابزاری، حفاظت مردم را در برابر هر خطر یا تهدیدی تضمین میکند.
...
[مشاهده متن کامل]

( https://www. cnrtl. fr/definition )
همتای پارسی این واژه ی عربی، این واژه ی زیبای سنسکریت است:
نیراپد nirāpad.

بی هراسی
آسودگی
من فکر کنم این واژه سامی نیست و
هند و اروپایی است :
در لاتین واژهamoenitas را داریم .
بی بیم
بی ترس
بی هراس
دور از گزند
پیشنهاد : امنیت = در پناه
رفاه و آرامش=امنیت
امنیت تشدید دارد
امنیت == آرمند
نام پارسیست به معنای آرامش یافته، یا آرامش داشته
امنیت, دوری از هرگونه تهدید یا حمله و نیز آمادگی برای رویارویی با خطرات است.
اَبیمی
در جواب به �روح اله رحیمی�:
ریشه شناسی رویِ هوا نیست. به این جاها نگاه کنید:
https://www. etymonline. com/word/amenity
https://etymologeek. com/eng/amenity
https://en. wiktionary. org/wiki/amenity#:~:text=amœnity ( archaic ) - , Etymology, - https://www. dictionary. com/browse/amenity#:~:text=ORIGIN OF AMENITY
...
[مشاهده متن کامل]

این واژه تازی است
و ایرانی آن میشود
کردی اوستایی ( کرمانجی ) awlekar�
پارسی. . . . پایداری. استواریت.
کردی سورانی . . . اگه اشتباه نکنم هیمنا میشه که از ایمن میاد و بازم تازیه
...
[مشاهده متن کامل]

زبان اصل ایرانی کرمانجیه یا بشدت به کرمانجی امروزی کردستان ترکیه نزدیکه. . . امیدوارم واژه های تازی حذف و کرمانجی یا سورانی که زبان مهم ایرانی هستند جایگزین واژه های تازی بشود
زبان پارسی زبان شاخه ایرانی جنوبی و شرقی است و زبان کردی زبان شاخه ایرانی شمالی و غربی ایرانی که زبان باستان قبل از حمله تازیان بوده. . . سرچ کنید و تحقیق

در پاسخ به "الی"شاید این واژه در جایی یا سندی تاریخی وادبی کهن یافت نشودپس ما نباید بنشینیم وبنگریم که چه میشود باید خودمان برابرسازی انجام دهیم با سپاس وهمراهی با آقای "شهریار آریابد"
پایدار، پایداری
مانند نا امن=ناپایدار
در برخی گزاره ها امنیت در جایگاه تضمین است که می توان واژه پایندان را به کار بست.
برای نمونه امنیت غذایی=
که می توان نگاشت پایندان خوراک ( تضمین ) دسترسی به خوراک که همان است
بادرود
بی گزندی، آسیب زدودگی
آرزو ، خواهش
شاید این واژه ایرانی باشد ، چون پسوند """یت """پسودی آریایی و ایرانی است و در زبان هند و اروپایی انگلیسی که خویشاوند زبان فارسی است مانند این واژه هست : amenity
با درود به پارسی دوستان گرانسنگ
از این دیدگاهها بسیار خرسندیم که چنین مردمان فرهیخته ای برای پاسداشت زبان و فرهنگ ارزشمند و یکتای خود تلاش می کنند.
اکنون به بررسی این واژه می پردازیم:
آمن در معین
...
[مشاهده متن کامل]

( مِ ) [ ع . ] ( اِفا. ) بی بیم ، بی خوف ، ایمن .
( مَ ) [ ع . ] ( ص تف . ) استوارتر، ایمن تر.
امن
( اَ ) [ ع . ] 1 - ( مص ل . ) بی ترس بودن . 2 - ( اِمص . ) اطمینان ، آسایش .
و در دهخدا
◄ اعتماد کردن به . امین پنداشتن . ( یادداشت مؤلف ) . گویند ما امن ان یجد صحابة؛ ای ماوثق او ماکاد. ( از ناظم الاطباء ) .
◄ ( اِمص ) بی بیمی . ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . ایمنی . ( مهذب الاسماء ) . ضد خوف . ( مؤید الفضلاء ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . اطمینان از خوف . ( از المرجع ) . اطمینان . آرامش قلب . مقابل خوف . ( فرهنگ فارسی معین ) : و اذ جعلنا البیت مثابة للناس و امناً. ( قرآن ١٢٥/٢ ) .
◄ راحت و سازگاری . امنیت و آسودگی . سلامت و عافیت . ( از ناظم الاطباء ) . راحت . آسایش . ( فرهنگ فارسی معین )
پس این واژه تازی است و نباید ان را در واژگان پارسی درآمیخت.
به واژه آرمند بنگرید:
دهخدا
آرمند. [ اَ م َ ] ( ص ) صاحب آرام . آرام گرفته . ( برهان ) . و مؤلف برهان گوید: مخفف آرمیده مند است ( ! )
ارمنده
ارمنده . [ اَ م َ دَ / دِ ] ( نف ) آرمنده . اَرْمَنْد. آرام . ساکت . آرمیده . ( آنندراج ) . آرام گرفته . ( آنندراج ) . مخفف آرمیده بود. ( جهانگیری ) . مقابل ارغنده ( پرآشوب ) :
گه ارمنده ای و گه ارغنده ای
گه آشفته ای و گه آهسته ای .
رودکی .
کمان را بزه کرد بهرام گور
برانگیخت زان دشت ارمنده شور.
فردوسی .
چه باید که ارمنده گیتی چنین
پرآشوب گردد ز درد و ز کین .
فردوسی .
◄ ساکن . بی جنبش . مقابل گردنده و جنبنده و متحرک :
که پذرفت خسرو ز یزدان پاک
ز گردنده خورشید و ارمنده خاک
که تا من بوم شاه در پیشگاه
مرا باشد ایران و گنج و سپاه
نخواهم ز دارندگان باژ روم
نه لشکر فرستم بدان مرز و بوم .
فردوسی .
خداوند گردنده چرخ بلند
خداوند ارمنده خاک نژند.
فردوسی .
چو کشتی شد ارمنده روی زمین
کجا موج خیزد ز دریای چین .
فردوسی .
چو رساند مرا بدان قومک
طالع سعد و بخت فرخنده
تا بدان مندگان رسم بکری
خر بیار ای غلام خربنده
که چو من در نشاط این سفرند
منده از سفریانی ارمنده .
پس با افزودن یاء به واژه آرمند :به واژه آرمندی می رسیم که همانند کارمند:کارمندی، شهروند:شهروندی، آزمند:آزمندی و . . .
و برابر واژه امنیت است.

امن = رام/رامند [رام = آرام/ آرامش - - رامند = رام مند = رام مند = رامند]
امنیت = رامندی
رامند/ رامندی = امن/ امنیت/راحت/ آسودگی/ آرامش
به نظر من ریشه کلمه انگلیسی "amenity" که تقریبا هم تلفظ با واژه امنیت است و معنای راحتی و آسایش و امنیت دارد از فارسی گرفته شده است
در زبان پارسی امروز واژه " زینهاری" بجای ایمنی روایی دارد و در نوشته های سده های گذشته بسیار پرکاربرد بوده است ، از اینرو می توان برپایه واژه سازی و واژه گزینی در پارسی واژه های زیر را پیشنهاد و کاربردی نمود :
زینهاریک= امنیت
رایشکده زینهاریک = شورای امنیت
زینهاریک خوراکی= امنیت غذایی
آقای شهریار منبع این کامنتتون
رو میشه بهم بگید
هر چی میگردم این کلمه دمنا
رو هیچ جا پیدا نمیکنم
أمنیت, به ضم همزه, آرزو داشتن.
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
شَرمَن ( سنسکریت )
هیمنا ( کردی: هیمنایه تی )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس