امنی تبریزی
لغت نامه دهخدا
بیماری من چون سبب پرسش او بود
میمیرم از این غم که چرا بهترم امروز.
عشق مستولی و من بی تاب و آن مه مهربان
می دهد بیهوده ناصح هر زمان پندی دگر.
امنی حکایت شب غم عرضه کن بیار
کارت ز دست رفت چه وقت نهفتن است ؟
( از مجمعالخواص ص 276 و الذریعه قسم 1 از جزء 9 ص 96 و دانشمندان آذربایجان ص 53 ). و رجوع به فرهنگ سخنوران شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید