امطار. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ مطر. ( اقرب الموارد )( منتهی الارب ). بارانها. ( غیاث اللغات ) :
وین ابر خداوند جهان را بهوا بر
بنده ست و مطیعست بباریدن امطار.
ناصرخسرو.
از اِثارات غبار و تزاحم امطار متأذی میشدند. ( ترجمه تاریخ یمینی ). || ج ِ مَطر. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مطر شود.