دیکشنری
مترجم
بپرس
امضاح
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
امضاح. [ اِ ] ( ع مص ) آبروی کسی را عیب ناک کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک