امشی زدن

لغت نامه دهخدا

امشی زدن. [ اِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) زدن تلمبه امشی تا امشی بپاشد.

فرهنگ فارسی

زدن تلمبه امشی تا امشی بپاشد

پیشنهاد کاربران

همون تلمبه زدن
امشی زدن: [عامیانه، کنایه ] ( به زبان داش مشدی ها ) کنایه از کشتن، بی حال کردن .

بپرس