امشاسپندان

فرهنگ فارسی

امشاسپند

پیشنهاد کاربران

امشاسپندان:
اَمِشاسپَندان؛ که ما معمولا در اثر تکرار ، " میم" را ساکن می کنیم. " اَمشا" در اصل "امشه" بوده که " ه" به ( الف ) تبدیل شده است، [ امشه یعنی نیرو]"[سپنته یا سپنتا یعنی پیش بَرنده]. که دو واژه روی هم به معنی نیروی پیش برنده که مجموع آن نیروهای پیش برنده می شود که در واژگان کنونی ، آن را مقدس معنی کرده اند. که اگر خوب تامل کنیم معنی "مقدس" را نمی دهد لذا پیش برنده صحیح تر است.
...
[مشاهده متن کامل]


همانطور که عرض کردم امشاسپندان� "نیروهای پیش برنده" هستند اما امروزه این� فروزه های اهورامزدا را فرشته یا موکلانی که خدا یا اهورامزدا را یاری می کنند می دانیم.
البته هیچ کس از نظر حکمت باستان ، خداوند را در کارهایش یاری نمی کند بلکه همه امشاسپندان صفات یا جلوه های اهورامزدا بوده� که نمادی از نیرو و کنشی که باعث تکامل انسان در رسیدن� به مقام عالی الهی می شود� از وی مستقل� نیستند.
رضا ضحاکی راحت. دبیر و مدرس تاریخ. اسدآباد

تشکر از همه عزیزان بخاطر معانی
اَمِشاسْپَندان یا اَمِشَه سْپَنتَه جمع امشاسپند است که امشاسفند، اموسپند و امهوسپند نیز گفته اند. امشاسپندان از صفات پاک اهورامزدا هستند. در هیچ جای گات ها به واژهٔ امشاسپند برنمی خوریم ولی بارها از همهٔ آن ها به عنوان صفات و القابِ اهورامزدا یاد شده است. این از خصایص دین زرتشتی است که هر یک از صفات خداوند، یکی از ایزدان نگهبان جنس بشر است. چنین به نظر می رسد که این ها تجریدهایی تشخص یافته باشند. اما آن ها چیزی بیش از مفاهیمی مجرد بوده اند، چرا که زرتشت آنان را محترم می شمرده است.
...
[مشاهده متن کامل]

نام دوازده ماه گاه شمار خورشیدی در ایران، نام های امشاسپندان و دیگر ایزدان دیانت زردشتی است. فرشتگان بزرگ — ورجاوندان جاودانه — فروزه های خداوند که به تعداد ۶ تا هستند: بهمن ( وُهومَن ) ، اردیبهشت، شهریور، سپندارمذ، خرداد، امرداد — ایشان بزرگ ترین آفرینش از سوی خداوند هستند که خود پرودگار نیز رهبری آن ها را بر عهده دارد:
• بهمن: وُهومن - منش نیک - نگهبان جانوران.
• اردیبهشت: بهترین اشه - نگهبان گیاهان و مرغزارها.
• شهریور: نماد فرمانروایی نیرومند الهی - نگهبان فلزات و فرّه و شهریاران دادگر - فرشتهٔ مهربانی و جوانمردی
• سپندارمذ: اسفند - آرمیتی - دارنده خرد کامل
• خرداد: هوروتات - رسایی و کمال - نگهبانان آب - نابودگر دیو مرگ
• اَمرداد: مرداد - نماد بیمرگی و جاودانگی
این واژه به معنی جاودانان پاک یا مقدسان بی مرگ یا نامیرایان فزونی بخش است که از دو جزء اَمِشَه به معنی جاودانی و بی مرگ و سپنته به معنی پاک و مقدس و فزونی بخش تشکیل شده است. در زبان اوستایی نام آن ها به صورت امِشَه سپِنتَه آمده است. متون پهلوی نام آن ها را امشاسپندان ثبت کرده است.
امشاسپندان شش فروزهٔ اهورامزدا هستند که هر کدام دارای مفهومی است که بخشی از عظمت خداوند یکتا را به آدمی می شناسانند و با شناخت و پیروی از این مفاهیم و ایزدان می توان اهورامزدا را درک کرد. مطابق باورهای مذهبی زرتشتی، امشاسپندان، خداوند را در زمین برای گسترش صلح و عدالت یاری می کنند و هرکدام مسئولیت محافظت از چیزی را بر عهده دارند. امشاسپندان که واسط بین خالق و مخلوق هستند راهبر نیکوکاران به بهشت نیز به شمار می آیند. ویژگی امشاسپندان به گونه ای است که به مجردات معنوی و اخلاقی دلالت داده شده و گاهی مفهومی انتزاعی را در بر می گیرند. گاهی در تفسیرهای جدید دینی امشاسپندان را صفات اهورامزدا دانسته اند. در عقاید امروزی زرتشتیان امشاسپندان مفهوم اساطیری خود را ندارند و تنها به عنوان صفات و فروزه های اهورامزدا نامشان یاد می شود.

امشاسپندانامشاسپندانامشاسپندان
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/امشاسپندان
با درود به مدیریت وهمکاران آبادیس، که دانش وخرد وآگاهی را گسترش میدهید. اّمشاسپندان از چهار واژه پدید آمده:1 ) اّ، حرف انکار، رد وضد است که اگر پیش از هر واژه گذاشته شود، معنی آن واژه را معکوس می کند مانند
...
[مشاهده متن کامل]
مرداد که به معنی مردن است ولی وفتی که حرف اّ ، پیش از مرداد گذاشته شود، معنی آن، نفی مردن، و نامیرا میشود. 2 ) مِشّ:به معنی شونده است که در امشاسپند، به معنی رفتنی و نابود شدنی و میرنده است. 3 ) سِ، همان عدد3 است. 4 ) پندان که جمع پند میباشد. امِشّ سه پندان، به معنای سه پند نامیرا ومنظور از آن، پندهای سه گانه ی پندارنیک، کردارنیک وگفتار نیک و ازصفات اهورامزدا است وهمه ی ایزدان ، فرشتگان ، ارواح پاک، پیشوایان حقیقی و انسان های بزرگ در زمین، نگهبانان وگسترش دهندگان این سه پند والا، و سپاهیان جبهه ی نور، دانش، خرد، پاک منشی وفرزانگی بوده وهستند و در برابرشان، سپاهیان اهریمن، یعنی تاریکی، نادانی، دروغ، پتیارگی وهمه ی بدپنداری ها، بدکرداری هاوبد گفتاری ها قرار دارند. توضیح اینکه: ممکن است تصور شود در ، اّ مِشّ سه پند، حرف الف اّمِشاسپندان نادیده گرفته شده ولی سپند، همان اسپند است. اّمِشّ اسپندان واّمِشّ سپندان یکی هستند. سپاس

واژه Amshaspand با تلفظ امشاسپند از سه هجا یا سیلاب به شکل زیر ساخته شده است : آم شاس پند. حرف س بین شا و پند نشانه جمع است . لذا این واژه در اصل و ریشه به معنای پند های عام شاهانه بوده است و خود زرتشت با تلفظ ریشه ای و معنای اصلی آن آشنا نبوده و به تلفظ و معنای این واژه علم و آگاهی نداشته است. این واژه را طور دیگری هم میتوان تحلیل و معنا نمود : سه پند عام شاه یعنی پندار و گفتار و کردار نیک. اما در تحلیل اول ، این واژه یک جهانبینی انسان و هستی و خدا شناسانه بوده که قبل از پیدایش آبا و اجداد زرتشت و خود وی و پادشاهان پیشدادی ، باور و جهان بینی قالب بوده است در بین مردم سرزمین ایران و آن جهان بینی عبارت بوده است از سامان ها یا نظم های کلی هفتگانه کیهانی و هفت زندگانی انسانی. آن جهان بینی بعدا به پیدایش هیئت یا نجوم بطلمیوسی در اسکندریه و به باور به سماوات و الارض بین قوم عرب منجر گردیده است. عوالم هفتگانه ؛ آسمان و زمین های هفتگانه ؛ هفت وادی امر و تکوین و هفت شهر عشق کیهانی ( نه وادی های تخیلی - توهمی و هفت شهر عشق سیر و سلوک عرفانی ) ؛ خواب معراج جاکوب ( یعقوب ) نوه آبراهام ( ابراهیم ) ؛ معراج نامه اردا ویرادف پارسی و خواب معراج پیامبر اسلام هرسه ریشه در آن جهان بینی باستانی دارند که با پیدایش زرتشت و اوستا تخریب گردیده است. کاشفان آن حقایق ، آفرینندگان اولیه رسم چیدن سفره هفت به هنگام برپائی جشن عید باستانی نوروز بوده اند و ایده و باور خودرا در این رسم بصورت یک خودرو تاریخی بر پشت آن سوار کرده اند به امید اینکه در طی اعصار مصون و محفوظ باقی بماند و به دست آیندگان دور دست برسد که شاید بتوانند علت و دلیل نظم ها و زندگی هفتگانه را کشف کنند. از دیدگاه آنان حرف سین حرف اول هفت شئی یا چیز نبوده است بلکه حرف اول واژه سامان به معنای نظم و زندگی. یعنی کیهان دارای هفت نظم می باشد و انسان در هر نظم دارای یک نوع زندگی دیگر. زرتشت حتا با تلفظ ریشه ای و معنای اصلی واژه سنگین " خویدوده " هم آشنا نبوده و به محتوای آن علم و آگاهی نداشته است. این واژه در بخش انسان شناسی همراه با آن جهان بینی هستی شناسی بوده و خطاب به تک تک افراد انسانی به معنای 《 خود تو ده تائی 》بوده است. یعنی هر کدام از افرد انسانی در برترین حالت ملکوتی کیهان یعنی در نظام احسن آفرینش مبداء از یک خانواده ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن در کمال زیبائی و خوبی و هنرمندی و دانایی و توانایی آفریده شده و از زندگی جاودانه برخوردار گردیده اند، با هدف زوجیت هر فرد انسانی با خود در قالب پنج زوج بنیادی و ملکوتی و تجربه عشق خویشتن به پنج روش گوناگون. آن نظام احسن آفرینش مبداء و زندگی بهشتی طولانی مدت درون آن در سطح کمال ایده آل دیگر وجود ندارد بلکه با آغاز سفر مقطعی نزولی و صعودی به پایان رسیده و منجر به آغاز سلسله طویل نظم ها و حیات های دنیوی گردیده است، با هدف بازگشت به همان حالت ملکوتی اولیه در پایان سلسله سامان و زندگی های دنیوی یعنی در حالت معاد و پس از وقوع آخرین مه بانگ. عالم برزخ و برپایی روز قیامت و رستاخیز مردگان از قبر در دین اسلام چیزی نیست غیر ماس مالی کردن عجولانه صبر مطلق و بیکران و لب ریز ناپذیر خداوند متعال. هرکدام از افراد انسانی بر طبق معنای نهفته در پشت پرده لفظ یا واژه " خویدوده " دارای پنج میل جنسی می باشند که چهارتا از آنها فرعی و مخفی و پنهانی اند و یکی از آنها اصلی و آشکار و ظاهری و لذا هر فرد انسانی تنها دارای یک سرنوشت جنسی به شکل یا مرد و یا زن نمی باشد بلکه پنج تا و هر فرد انسانی تنها دارای یک من یا یک خود و یا یک نفس مجرد نمی باشد بلکه ده تا. نفوس دهگانه و سرنوشت های پنجگانه برای ظهورات متوالی خود به ده عالم یا پنج عالم نیاز ندارند بلکه به هفت عالم بهمراه هفت آسمان و هفت زمین ؛ به هفت سامان یا نظم کلی کیهانی ؛ به هفت وادی تکوین و هفت شهر عشق کیهانی. این سامان های هفتگانه هرکدام با درجات مختلف تکاملی فراوان بین دو سر حد ؛ یکی نهایت نقصان و دیگری نهایت کمال ایده آل از طریق چرخه یا گردش وقوع هفت مه بانگ متوالی بر اثر نوسانات باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان یا جهان پشت سر هم و هرکدام در قالب یک علم واقعی - عینی - شهودی به ظهور و پیدایش می رسند و عمر خودرا سپری می نمایند و در معاد همگی دوباره بطور همزمان و در کنار و بموازات همدیگر به ظهور و پیدایش میرسند و بطور مطلق همسان و برابر با نظام احسن آفرینش مبداء. از همه مهمتر اینکه باز گشت مجدد انسان به حالت بهشتی کیهان بدون استنطاق و مؤاخذه و بازخواست و باز پرسی و بازجوئی و ملامت و سرزنش افراد انسانی از طرف خداوند متعال و بدون محکوم و دچار و گرفتار شدن به عذاب جهنمی رُخ خواهد داد . چرخه یا گردش و یا زنجیره تولد و مرگ هندوان هم بهمین طریق جاری گشته و صورت می پذیرد و نه از طریق حلول روان. این روند و تصویر در محتوای کلیه جهان های موازی و مساوی و بیشمار ، همسان و برابر می باشد. به این معنا که ما انسان ها در چهار چوب ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر هرکدام از جهان های موازی و بیشمار بطور مطلق با همین واقعیت عینی مواجه هستیم و نه با چیز دیگری.
...
[مشاهده متن کامل]

نتیجه کوتاه: پیدایش خاندان زرتشت و خود وی در طول تاریخ فرهنگ و تمدن سرزمین ایران را می توان بر عکس چرخش کپرنیکی دانست یعنی رها نمودن راه روشنایی و بازگشت به ظلمت و تاریکی.

امشاسپندان یا اَمِشَه سپَنتَه جمع امشاسپند است که امشاسفند، اموسپند و امه وسپند نیز گفته اند. امشاسپندان از صفات پاک اهورامزدا هستند.
مقربان و نزدیکان

بپرس