امساخ

لغت نامه دهخدا

امساخ. [ اِ ] ( ع مص ) منحل شدن آماس. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). از بین رفتن و فروخوابیدن ورم. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).

پیشنهاد کاربران