امرزیدن


معنی انگلیسی:
save, absolve, beatify, bless, forgive, remit, to forgive

لغت نامه دهخدا

( آمرزیدن ) آمرزیدن. [ م ُ دَ ] ( مص ) بخشیدن خدای تعالی گناه بنده را پس از مرگ. بخشیدن بزرگی جرم زیردستی را. مغفرت. غفران. عفو. صفح. اقاله. اغتفار. بخشودن. تجاوز. رحمت :
گناهم را بیامرز و چنان دان
که نیکی گم نگردد در دوگیهان.
( ویس و رامین ).
پادشاهان ما را آنانکه گذشته اند ایزدشان بیامرزاد و آنچه برجایند باقی داراد. ( تاریخ بیهقی ). بومحمد و ابراهیم گذشته شده اند ایزد ایشان را بیامرزاد. ( تاریخ بیهقی ).
روان پاک ابوبکر سعد زنگی را
خدای پاک بفضل و کرم بیامرزاد.
سعدی.
نظیر خویش بنگذاشتند و بگذشتند
خدای عز و جل جمله را بیامرزاد.
حافظ.

فرهنگ فارسی

( آمرزیدن ) ( مصدر ) ( آمرزید آمرزد خواهد آمرزید بیامرز آمرزنده آمرزیده آمرزش ) . بخشودن خدا گناه بنده را ( مخصوصا پس از مرگ ) غفران مغفرت.

فرهنگ معین

( آمرزیدن ) (مُ دَ ) [ په . ] (مص م . ) بخشیده شدن گناه توسط خداوند. غفران ،آمرزش ،آمرزیش .

فرهنگ عمید

( آمرزیدن ) بخشودن و عفو کردن و درگذشتن خداوند از گناه کسی پس از مردن او.

مترادف ها

absolve (فعل)
پاک کردن، اعلام بی تقصیری کردن، مبرا کردن، بخشیدن، بری الذمه کردن، امرزیدن، عفو کردن، کسی را از گناه بری کردن

forgive (فعل)
بخشیدن، امرزیدن، عفو کردن، تبرئه کردن

remit (فعل)
خرد شدن، بخشیدن، امرزیدن، معاف کردن، پول رسانیدن، وجه فرستادن

beatify (فعل)
امرزیدن، مبارک خواندن، سعادت جاودانی بخشیدن

فارسی به عربی

اغفر له , بری , طوب , مسوولیة

پیشنهاد کاربران

بپرس