گر آمرزش آید ز یزدان پاک
شما را ز خون برادر چه باک ؟
فردوسی.
گر آمرزش آید شما را ز شاه جز او را مخوانید خورشید و ماه.
فردوسی.
اگر پوزش نکو باشد ز کهترنکوتر باشد آمرزش ز مهتر.
( ویس و رامین ).
گفت ای کنیزک گناه... مهتر تو بزرگتر از آن است که آمرزش توان کرد. ( نوروزنامه ). لکن در آن نگر که اگر توفیق باشد... آمرزش بر اطلاق مستحکم شود. ( کلیله و دمنه ).- آمرزش خواستن ؛ استغفار. ( زوزنی ). بخشایش طلبیدن.
امرزش. [ اَ م ِ زِ ] ( اِمص ) رجوع به آمرزش شود.