امذار

لغت نامه دهخدا

امذار. [ اِ ] ( ع مص ) امذار دجاجه بیضه را؛ فاسد کردن مرغ تخم را. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). گنده گردانیدن بیضه را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). تباه کردن مرغ خایه را. ( تاج المصادر بیهقی ).

پیشنهاد کاربران