امذ قرار

لغت نامه دهخدا

امذقرار. [ اِ ذِ ] ( ع مص ) به آب آمیخته گردیدن شیر و خون. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). امذ قراللبن الرائب ؛ در وقتی گویند که شیر خفته یکطرف ایستد و آب یکطرف و یا آنکه با آب مخلوط گردد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به ممذقر و منتهی الارب شود.

فرهنگ فارسی

باب آمیخته گردیدن شیر و خون

پیشنهاد کاربران

بپرس