امد و رفت

/~Amadoraft/

معنی انگلیسی:
traffic, frequentation

لغت نامه دهخدا

( آمد و رفت ) آمد ورفت. [ م َ دُ رَ ] ( ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) رفت و آمد. آمد و شد. تردّد. مراوَده. ایاب و ذهاب.

فرهنگ فارسی

( آمد و رفت ) ( مصدر ) آمد و شد تردد مراوده ایاب و ذهاب آمد رفت .

فرهنگ معین

( آمد و رفت ) ( ~ُ رَ ) (مص مر. ) مراوده ، ایاب و ذهاب ، تردد.

واژه نامه بختیاریکا

( آمد و رفت ) اَو و رَو

مترادف ها

trade (اسم)
سرگرمی، ازار، حرفه، کسب، داد و ستد، سودا، تجارت، کاسبی، سوداگری، پیشه، بازرگانی، شغل، مبادله کالا، امد و رفت

فارسی به عربی

تجارة

پیشنهاد کاربران

آمد و رفت: حرکت وسیله های نقلیه و مردم در یک گذرگاه تردد، آمد و شد، ( در خیابان آمد رفت زیاد بود پلیس مراقب آمد و رفت ها بود ) رابطه آمد و شد ( پس از آن دعوا دیگر با هم آمد و رفت نداریم ) ، رفت و آمد.
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )

بپرس