امد نیامد
/~AmadnayAmad/
لغت نامه دهخدا
- آمدنیامد داشتن ؛ آمد و نیامد داشتن. محتمل خجستگی و یمن و شومی و بداُغری بودن. و رجوع به آمد و نیامد داشتن شود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. برای بعضی خجسته و بامیمنت و برای بعضی نحس و شوم بودن.
پیشنهاد کاربران
آمد نیامد: [عامیانه، اصطلاح] فرخنده بودن و نبودن.