( آمدشدن ) آمدشدن. [ م َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مراوده. آمدن و رفتن : همه روزش آمدشدن پیش اوست که هستند با یکدگر سخت دوست.فردوسی.به آمدشدن راه کوته کنیدروان را سوی روشنی ره کنید.فردوسی.به نزدیک زال آوریدش بشب بر آمدشدن هیچ نگشاد لب.فردوسی.
آمد شدن: حرکت کردنچون قلم آمد شدن آغاز کرد چشم سخن را بسخن باز کردشرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص۲۳۷.+ عکس و لینک