امخاط. [ اِ ] ( ع مص ) در کمان کشیدن تیر را و در گذرانیدن تیر رااز آنچه بر وی آید. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). در گذرانیدن تیر را. ( از اقرب الموارد ). کمان کشیدن و تیر بگذرانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). امخاط.[ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ مَخِط.مهتران جوانمرد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).