امثن

لغت نامه دهخدا

امثن. [ اَ ث َ ] ( ع ص ) مرد چکمیزک زده که بولش قطره قطره چکد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). کسی که نمیتواند بولش را در مثانه نگه دارد. ( از اقرب الموارد ) ( از تاج المصادر بیهقی ).

پیشنهاد کاربران