ماه وفای ترا کسوف نامد ز غدر
گلبن جود ترا خار نگشت امتنان.
مسعودسعد.
|| منت داشتن. منت پذیرفتن. سپاس داشتن.( فرهنگ فارسی معین ). سپاسداری. سپاسگزاری. و رجوع به منت شود. || منت و احسان و نیکویی. ( ناظم الاطباء ).- امتنان داشتن ؛ منت داشتن. ( ناظم الاطباء ).
- اظهار امتنان کردن ؛ اظهار نیکویی و احسان کردن. ( ناظم الاطباء ).