امتشاش. [ اِ ت ِ ]( ع مص ) بسنگ یا بکلوخ استنجا کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || همه شیر پستان را دوشیدن. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || برکشیدن زن زیور را از گردن خود. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || بهره یافتن از چیزی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بهره از مال کسی گرفتن. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).