دیومر به زبان محلی کنگویی:پسر - فرزند ذکور
سی به زبان محلی کنگولز:زیبا - زیبا ظاهر شدن - زیباترین - زیبای مادر
امبوک در ادبیات تاریخی کنگو:بلند پریدن - پیشرفت ( برگرفته از سرود ملی این کشور ) - هدزدن - سرزدن - تمام کننده - آماده - حاضر
... [مشاهده متن کامل]
دیومرسی امبوکانی مهاجم تیم ملی فوتبال جمهوری دموکراتیک کنگو - خط آتش - یکی از بهترین مهاجمان فوتبال - قاتل محوطه جریمه - مهاجم زیرک و حرفه ای - خارق العاده
سی به زبان محلی کنگولز:زیبا - زیبا ظاهر شدن - زیباترین - زیبای مادر
امبوک در ادبیات تاریخی کنگو:بلند پریدن - پیشرفت ( برگرفته از سرود ملی این کشور ) - هدزدن - سرزدن - تمام کننده - آماده - حاضر
... [مشاهده متن کامل]
دیومرسی امبوکانی مهاجم تیم ملی فوتبال جمهوری دموکراتیک کنگو - خط آتش - یکی از بهترین مهاجمان فوتبال - قاتل محوطه جریمه - مهاجم زیرک و حرفه ای - خارق العاده
جمع امبوک به زبان کنگویی یعنی هد زن - کشنده - تمام کننده با هد - قاتل محوطه جریمه
معانی دیگر:فوتبالیست سیاه پوست
اهل جمهوری دموکراتیک کنگو
معانی دیگر:فوتبالیست سیاه پوست
اهل جمهوری دموکراتیک کنگو