امبروسیا
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
گیاه جاودانۀ امبروسیا که در نپیگ ایلیاد از هومر نیز بدان نمارش شده است، همان گیاه جاودانگی گئوکرن ( = گیاه شفابخش ) در نزد ایرانیان باستان است که امروزه آن را با نام کوکنار یا خشخاش می شناسیم. واژه امبروسیا
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
با واژه آمرتَه در ز بان سَنسکریت به چم ( جاودانه/جاودانگی ) همسنگ است. سفر گیل گمش شاه اوروک در پی یافتن این گیاه، از راه جنگل های سدر ( = سدرهای زاگرُس ) به سوی دریای شیرین دوردست ( = دریای مازندران ) ، به همین گیاه گوکرن نمارش دارد.
امبروسیا را بطرس و ارطاماسیا نیز می نامند و آن گیاهی است علفی با شاخه هاى زیاد به درازاى سه وجب، برگ آن به برگ سداب شباهت دارد و به ساق آن نزدیک است پرتخم به صورت خوشه و بوى آن نیز مانند سداب، ریشه آن باریک و حدود دو وجب و قابض است و ضماد آن مانع ریزش مواد میگردد. . . ( تت دیاسقوریدوس م - 3 ش 109 ص 291 ) .
... [مشاهده متن کامل]
در صیدنه ابو ریحان بیرونی نوشته دیوسکورید عینا با این تفاوت که اولا بطرس surtoB که در یونانی به معنی خوشه انگور است" عنقود" آورده شده است و عنقود بهطور عام به معنی خوشه و در اصطلاح پزشکان سنتی اختصاصا به امبروسیا اطلاق گردیده است بهطوریکه در مخزن الادویه این گیاه ذیل عنقود آمده نه امبروسیا که نام لاتین و این نیز ماخوذ از لغت اهل کابادوس است ثانیا ابو ریحان" رایحه سداب" را" رایحه خشخاش" ذکر نموده است که با نقل قول ابن بیطار از دیوسکورید نیز مغایر است.
ابن بیطار ذیل امروسیا إ 1* آن را شرح داده پس از نقل قول از دیوسکورید به شرح ذکرشده در فوق مینویسد: جالینوس در سادسه گفته است ضماد کردن آن از خارج اثر قابض دارد و مانع ریزندگی میشود . . . ( تت جامع مفردات ج 1 - ص 55 ) .
صاحب مخزن ذیل عنقود مىنویسد: عنقود . . . سرد و خشک است مقوى اعضاء و مانع ریختن مواد به اعضاء است و ضماد آن رافع اورام حاده و التهاب آن و مسکن حدت خون و صفرا. مقدار شربت آن سه درم . . . ( مخزن الادویه 402 ) .
امروزه نیز آن را مقوى اعضاء بویژه قلب و معده و رافع عوارض مسلولین از خارج و التیامدهنده زخم و جراحات و نرمکننده میدانند مضافا در درمان اخلاط خونی و خونریزى بینی مصرف مینمایند. دایرة المعارف طب سنتى ( گیاهان دارویى ) ، ج1، ص: 140
... [مشاهده متن کامل]
در صیدنه ابو ریحان بیرونی نوشته دیوسکورید عینا با این تفاوت که اولا بطرس surtoB که در یونانی به معنی خوشه انگور است" عنقود" آورده شده است و عنقود بهطور عام به معنی خوشه و در اصطلاح پزشکان سنتی اختصاصا به امبروسیا اطلاق گردیده است بهطوریکه در مخزن الادویه این گیاه ذیل عنقود آمده نه امبروسیا که نام لاتین و این نیز ماخوذ از لغت اهل کابادوس است ثانیا ابو ریحان" رایحه سداب" را" رایحه خشخاش" ذکر نموده است که با نقل قول ابن بیطار از دیوسکورید نیز مغایر است.
ابن بیطار ذیل امروسیا إ 1* آن را شرح داده پس از نقل قول از دیوسکورید به شرح ذکرشده در فوق مینویسد: جالینوس در سادسه گفته است ضماد کردن آن از خارج اثر قابض دارد و مانع ریزندگی میشود . . . ( تت جامع مفردات ج 1 - ص 55 ) .
صاحب مخزن ذیل عنقود مىنویسد: عنقود . . . سرد و خشک است مقوى اعضاء و مانع ریختن مواد به اعضاء است و ضماد آن رافع اورام حاده و التهاب آن و مسکن حدت خون و صفرا. مقدار شربت آن سه درم . . . ( مخزن الادویه 402 ) .
امروزه نیز آن را مقوى اعضاء بویژه قلب و معده و رافع عوارض مسلولین از خارج و التیامدهنده زخم و جراحات و نرمکننده میدانند مضافا در درمان اخلاط خونی و خونریزى بینی مصرف مینمایند. دایرة المعارف طب سنتى ( گیاهان دارویى ) ، ج1، ص: 140
به آمبروزیا رجوع شود.