امای نورماندی ( به انگلیسی: Emma of Normandy ) ملقب به «مروارید نورماندی» ( درگذشتهٔ ۱۰۵۲ ) شهبانوی انگلستان به واسطهٔ ازدواجش با اتلرد دوم و کانوت، پادشاهان وقت آن سرزمین بود. او همچنین نقش مهمی در اوضاع مغشوش جانشینی تاج و تخت انگلستان در فاصلهٔ ۱۰۱۶ تا ۱۰۶۶ داشت.
... [مشاهده متن کامل]
اما دختر ریچارد یکم، دوک نورماندی بود و به خاطر زیباییش به «مروارید نورماندی» شهرت داشت. او در اوایل زندگیش در ۱۰۰۲ به همسری اتلرد دوم ( ملقب به اتلرد بدفهم ) ، پادشاه انگلستان درآمد. کمی بعد آن ها صاحب نخستین فرزند پسرشان شدند و او را ادوارد نامیدند.
در ۱۰۱۳ اسوین، شاه دانمارک به انگلستان حمله کرد و اتلرد و اما مجبور به گریختن از کشور شدند. اتلرد خود در آبخوست وایت پناه جست و اِما، ادوارد و پسر کوچکترشان آلفرد را به نورماندی پیش ریچارد دوم، دوک نرماندی، برادر اِما فرستاد. در آنجا ریشار به خوبی از آنان استقبال کرد و اتلرد نیز مدتی بعد در اواسط ژانویهٔ ۱۰۱۴ به خانواده اش در نورماندی پیوست. سه هفتهٔ بعد اسوین درگذشت و اتلرد برای بازپس گیری تاج و تختش به انگلستان بازگشت.
اتلرد در ۱۰۱۶ درگذشت و امای نورماندی خواست تا پسر خردسالش ادوارد را بر تخت نشاند، اما با ادموند، پسر بزرگ اتلرد از همسر اولش روبرو شد و بار دیگر همراه با فرزندانش به نورماندی بازگشت. ادموند در آوریل ۱۰۱۶ بر تخت نشست و چند ماه بعد در نوامبر همان سال درگذشت. در برخی منابع نیز آمده است که او در ۱۰۱۷ در آکسفورد به قتل رسید. پس از او کانوت، پسر اسوین اول دانمارک بر تخت پادشاهی انگلستان نشست. اما ریچارد دوم که پادشاهی را حق خواهرزادگانش ادوارد و آلفرد می دانست ناوگان عظیمی را برای حمله به انگلستان فرستاد که در راه گرفتار طوفان شده و تقریباً نابود شد. با این حال او درصدد بود تا حملهٔ دیگری را تدارک ببیند. در مقابل دانمارکی ها که ریچارد دوم را خطری برای خود می دانستند درصدد دوستی با او برآمدند و در نتیجه، کانوت سفیری را به نورماندی فرستاد و تقاضای ازدواج با اما را مطرح نمود. ریچارد تقاضای ازدواج او را پذیرفت و این بار بدون توجه به حقوق خواهرزادگانش، چنین شرط کرد که فرزند حاصل از این ازدواج باید جانشین کانوت در انگلستان شود.
... [مشاهده متن کامل]
اما دختر ریچارد یکم، دوک نورماندی بود و به خاطر زیباییش به «مروارید نورماندی» شهرت داشت. او در اوایل زندگیش در ۱۰۰۲ به همسری اتلرد دوم ( ملقب به اتلرد بدفهم ) ، پادشاه انگلستان درآمد. کمی بعد آن ها صاحب نخستین فرزند پسرشان شدند و او را ادوارد نامیدند.
در ۱۰۱۳ اسوین، شاه دانمارک به انگلستان حمله کرد و اتلرد و اما مجبور به گریختن از کشور شدند. اتلرد خود در آبخوست وایت پناه جست و اِما، ادوارد و پسر کوچکترشان آلفرد را به نورماندی پیش ریچارد دوم، دوک نرماندی، برادر اِما فرستاد. در آنجا ریشار به خوبی از آنان استقبال کرد و اتلرد نیز مدتی بعد در اواسط ژانویهٔ ۱۰۱۴ به خانواده اش در نورماندی پیوست. سه هفتهٔ بعد اسوین درگذشت و اتلرد برای بازپس گیری تاج و تختش به انگلستان بازگشت.
اتلرد در ۱۰۱۶ درگذشت و امای نورماندی خواست تا پسر خردسالش ادوارد را بر تخت نشاند، اما با ادموند، پسر بزرگ اتلرد از همسر اولش روبرو شد و بار دیگر همراه با فرزندانش به نورماندی بازگشت. ادموند در آوریل ۱۰۱۶ بر تخت نشست و چند ماه بعد در نوامبر همان سال درگذشت. در برخی منابع نیز آمده است که او در ۱۰۱۷ در آکسفورد به قتل رسید. پس از او کانوت، پسر اسوین اول دانمارک بر تخت پادشاهی انگلستان نشست. اما ریچارد دوم که پادشاهی را حق خواهرزادگانش ادوارد و آلفرد می دانست ناوگان عظیمی را برای حمله به انگلستان فرستاد که در راه گرفتار طوفان شده و تقریباً نابود شد. با این حال او درصدد بود تا حملهٔ دیگری را تدارک ببیند. در مقابل دانمارکی ها که ریچارد دوم را خطری برای خود می دانستند درصدد دوستی با او برآمدند و در نتیجه، کانوت سفیری را به نورماندی فرستاد و تقاضای ازدواج با اما را مطرح نمود. ریچارد تقاضای ازدواج او را پذیرفت و این بار بدون توجه به حقوق خواهرزادگانش، چنین شرط کرد که فرزند حاصل از این ازدواج باید جانشین کانوت در انگلستان شود.