[ویکی فقه] امانتداران (قرآن). انسان ها، اهل کتاب، جبرئیل، اجنه، ائمه و انبیا برطبق آیات قرآن امانتدار محسوب می شوند.
امانتداری برخی انسان ها نسبت به امانت های عرضه شده به آن ها از سوی خداوند: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! » انسان آنچنان آفریده شده بود که می توانست تعهد و مسئولیت را بر دوش کشد و ولایت الهیه را پذیرا گردد، و در جاده عبودیت و کمال به سوی معبود لا یزال سیر کند، و این راه را با پای خود و با استمداد از پروردگارش بسپرد.اما اینکه در روایات متعددی که از طرق اهل بیت (علیهم السلام ) رسیده این امانت الهی به ((قبول ولایت امیر مؤ منان امام علی (علیه السلام ) و فرزندش )) تفسیر شده ، بخاطر آنست که ولایت پیامبران و امامان شعاعی نیرومند از آن ولایت کلیه الهیه است ، و رسیدن به مقام عبودیت و طی طریق تکامل جز با قبول ولایت اولیاء الله امکان پذیر نیست . «لیعذب اللـه المنافقین والمنافقات والمشر کین والمشر کات ویتوب اللـه علی المؤمنین والمؤمنات وکان اللـه غفور ا ر حیما: هدف این بود که خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب کند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان با ایمان بفرستد؛ خداوند همواره آمرزنده و رحیم است! » حرف لام در جمله لیعذب لام غایت است ، که به آیه چنین معنا می دهد: عاقبت این حمل این است که خدا منافقین و منافقات و مشرکین و مشرکات را عذاب کند، چون کسانی که به این امانت خیانت می کنند غالبا اظهار صلاح و امانت می کنند، و این همان نفاق است ، آری کمتر یافت می شوند که به خیانت خود تظاهر کنند، و ای بسا اعتبار همین معنا باعث شده که قبل از مشرکین و مشرکات منافقین و منافقات را ذکر کند.
اهل کتاب
ارج نهادن خداوند به دسته ای از اهل کتاب به سبب امانتداری آنان: «ومن اهل الکتاب من ان تامنه بقنطار یؤده الیک ومنهم من ان تامنه بدینار لا یؤده الیک الا ما دمت علیه قائما ذلک بانهم قالوا لیس علینا فی الامیین سبیل ویقولون علی اللـه الکذب وهم یعلمون: و در میان اهل کتاب، کسانی هستند که اگر ثروت زیادی به رسم امانت به آنها بسپاری، به تو باز می گردانند؛ و کسانی هستند که اگر یک دینار هم به آنان بسپاری، به تو باز نمی گردانند؛ مگر تا زمانی که بالای سر آنها ایستاده (و بر آنها مسلط) باشی! این بخاطر آن است که می گویند: «ما در برابر امیین(غیر یهود)، مسؤول نیستیم.» و بر خدا دروغ می بندند؛ در حالی که می دانند (این سخن دروغ است). » معنای کلمه ((قنطار)) و کلمه دینار معروف است ولی مقابله ای که بین آن دو انداخته ، علاوه بر محسنات بدیعیکه در آن هست با کمک مقام می فهماند که این دو کلمه کنایه است از بسیار و اندک ، یعنی قنطار کنایه از بسیار است و دینار کنایه از اندک ، و می خواهد بفهماند که بعضی از اهل کتاب به امانت خیانت نمی کنند، هر چند آن امانت بسیار گرانبها باشد و بعضی بدان خیانت می کنند، هر چند که اندک و بی ارزش باشد.
جبرئیل
جبرئیل فرشته ای امین در ابلاغ وحی به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم : «نزل به الر وح الامین: روح الامین آن را نازل کرده است...» «انه لقول ر سول کر یم: که این (قرآن) کلام فرستاده بزرگواری است(جبرئیل امین)» «مطاع ثم امین: در آسمانها مورد اطاعت (فرشتگان) و امین است! » و اگر جبرئیل را امین خواند، برای این بود که دلالت کند بر اینکه او مورد اعتماد خدای تعالی و امین در رساندن رسالت او به پیامبر او است ، نه چیزی از پیام او را تغییر می دهد و نه جابجا و تحریف می کند، نه عمدا و نه سهوا و نه دچار فراموشی می گردد، همچنان که توصیف او در جای دیگر به روح قدس نیز به این معانی اشاره دارد، چون او را منزه از این گونه منقصت ها معرفی می کند.
جنیان
...
امانتداری برخی انسان ها نسبت به امانت های عرضه شده به آن ها از سوی خداوند: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! » انسان آنچنان آفریده شده بود که می توانست تعهد و مسئولیت را بر دوش کشد و ولایت الهیه را پذیرا گردد، و در جاده عبودیت و کمال به سوی معبود لا یزال سیر کند، و این راه را با پای خود و با استمداد از پروردگارش بسپرد.اما اینکه در روایات متعددی که از طرق اهل بیت (علیهم السلام ) رسیده این امانت الهی به ((قبول ولایت امیر مؤ منان امام علی (علیه السلام ) و فرزندش )) تفسیر شده ، بخاطر آنست که ولایت پیامبران و امامان شعاعی نیرومند از آن ولایت کلیه الهیه است ، و رسیدن به مقام عبودیت و طی طریق تکامل جز با قبول ولایت اولیاء الله امکان پذیر نیست . «لیعذب اللـه المنافقین والمنافقات والمشر کین والمشر کات ویتوب اللـه علی المؤمنین والمؤمنات وکان اللـه غفور ا ر حیما: هدف این بود که خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب کند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان با ایمان بفرستد؛ خداوند همواره آمرزنده و رحیم است! » حرف لام در جمله لیعذب لام غایت است ، که به آیه چنین معنا می دهد: عاقبت این حمل این است که خدا منافقین و منافقات و مشرکین و مشرکات را عذاب کند، چون کسانی که به این امانت خیانت می کنند غالبا اظهار صلاح و امانت می کنند، و این همان نفاق است ، آری کمتر یافت می شوند که به خیانت خود تظاهر کنند، و ای بسا اعتبار همین معنا باعث شده که قبل از مشرکین و مشرکات منافقین و منافقات را ذکر کند.
اهل کتاب
ارج نهادن خداوند به دسته ای از اهل کتاب به سبب امانتداری آنان: «ومن اهل الکتاب من ان تامنه بقنطار یؤده الیک ومنهم من ان تامنه بدینار لا یؤده الیک الا ما دمت علیه قائما ذلک بانهم قالوا لیس علینا فی الامیین سبیل ویقولون علی اللـه الکذب وهم یعلمون: و در میان اهل کتاب، کسانی هستند که اگر ثروت زیادی به رسم امانت به آنها بسپاری، به تو باز می گردانند؛ و کسانی هستند که اگر یک دینار هم به آنان بسپاری، به تو باز نمی گردانند؛ مگر تا زمانی که بالای سر آنها ایستاده (و بر آنها مسلط) باشی! این بخاطر آن است که می گویند: «ما در برابر امیین(غیر یهود)، مسؤول نیستیم.» و بر خدا دروغ می بندند؛ در حالی که می دانند (این سخن دروغ است). » معنای کلمه ((قنطار)) و کلمه دینار معروف است ولی مقابله ای که بین آن دو انداخته ، علاوه بر محسنات بدیعیکه در آن هست با کمک مقام می فهماند که این دو کلمه کنایه است از بسیار و اندک ، یعنی قنطار کنایه از بسیار است و دینار کنایه از اندک ، و می خواهد بفهماند که بعضی از اهل کتاب به امانت خیانت نمی کنند، هر چند آن امانت بسیار گرانبها باشد و بعضی بدان خیانت می کنند، هر چند که اندک و بی ارزش باشد.
جبرئیل
جبرئیل فرشته ای امین در ابلاغ وحی به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم : «نزل به الر وح الامین: روح الامین آن را نازل کرده است...» «انه لقول ر سول کر یم: که این (قرآن) کلام فرستاده بزرگواری است(جبرئیل امین)» «مطاع ثم امین: در آسمانها مورد اطاعت (فرشتگان) و امین است! » و اگر جبرئیل را امین خواند، برای این بود که دلالت کند بر اینکه او مورد اعتماد خدای تعالی و امین در رساندن رسالت او به پیامبر او است ، نه چیزی از پیام او را تغییر می دهد و نه جابجا و تحریف می کند، نه عمدا و نه سهوا و نه دچار فراموشی می گردد، همچنان که توصیف او در جای دیگر به روح قدس نیز به این معانی اشاره دارد، چون او را منزه از این گونه منقصت ها معرفی می کند.
جنیان
...
wikifeqh: امانتداران_(قرآن)