امان اﷲخان.[ اَ نُل ْ لاه ] ( اِخ ) ( امیر ) سومین فرزند ذکور امیرحبیب اﷲخان فرمانروای افغانستان است. پس از اینکه درفوریه 1918 م. امیر حبیب اﷲخان کشته شد با اینکه پسر بزرگش عنایت اﷲ ملقب به معین السلطنه بجانشینی او تعیین شده بود برادرش نصراﷲخان خود را امیر و جانشین برادر خواند ولی امان اﷲ با این عنوان که معین السلطنه از حق خود صرف نظر کرده است از کابلیها برای خود بیعت گرفت و با مساعدت مردم و عده ای از بزرگان دست عمویش را از امارت کوتاه کرد و در 1919 م. با قشون سرحدی هندوستان جنگید. این جنگ که معروف بجنگ استقلال و سومین جنگ افغانستان با انگلستان بود بپیمان راول پندی ( اوت 1919 م. ) منجر شد که بموجب آن انگلستان از امتیازات خود چشم پوشید و افغانستان مستقل گشت. امان اﷲخان و در سال 1921 م. پیمانی با دولت شوروی بست و امتیاز خط تلگرافی کوشک هرات ، قندهار کابل را بروسیه دادو در سال 1926 سلطنت مشروطه اعلام کرد و خود را شاه خواند. سپس مسافرتی به اروپا کرد و در سال 1307 هَ.ش. از راه ایران به افغانستان بازگشت و دست به اقدامات اصلاحی زد و مدارس بسیاری در کابل و نقاط دیگر مملکت تأسیس و متخصصانی از خارج استخدام کرد و در کابل علاوه بر مدارس حبیبیه و حربیه سابق مدارس عالی دیگری زیر نظر معلمان فرانسوی و آلمانی بنیاد نهاد و یک دسته محصل بخارج کشور گسیل داشت. وی به تعلیم زنان اهمیت داد و مدرسه ای بنام مکتب مستورات در کابل دایر کرد و دسته ای از دوشیزگان را برای تحصیلات عالی بترکیه فرستاد. چون اقدامات اصلاحی وی با تندرویهایی همراه بود و با روحیه مردم ایل نشین و متعصب افغانستان سازگاری نداشت ، مردی مرتجع بنام حبیب اﷲ بچه سقا بر او شورید و او را مجبور به استعفا کرد. امان اﷲخان پس از استعفا به ایتالیا رفت و در آن جا متوطن گردید. ( از کتاب افغانستان ، تألیف احمد توکلی ، چ تهران 1327صص 27-28 و دائرة المعارف آریانا، ذیل افغانستان ).