امارنطن. [ اَ رَ طُ ] ( معرب ، اِ ) ( معرب از یونانی )در تحفه حکیم مؤمن بصورت اماریطن و در ذیل قوامیس العرب دزی بصورت اماریقون آمده. اسم نباتی است از نوع قیصوم ، قدش کمتر از ذرعی و برگش باریک و پراکنده و قبه او مستدیر و سفید و بعضی سرخ است. بقدر فندقی است و بر گرد قبه آن دایره زردی است و بیخش باریک و محل روییدن آن کوههای بی جنگل است. در تنکابن لیارو نامند. گرم و لطیف و ملطف و قطعکننده اخلاط غلیظ وادرارآور است. ( از تحفه حکیم مؤمن ص 33 ) ( مخزن الادویه ص 105 ) ( مفردات ابن البیطار ص 65 ). گیاهی است از تیره مرکبیان که گریبانک گلهایش در فصول مختلف پایدار می ماند. اماریقون. ابزارالعذارا. ( فرهنگ فارسی معین ). دزی اماریقون آورده و بابونه سفید معنی کرده است. ( ذیل قوامیس العرب دزی ج 1 ). ابن البیطار نویسد: گروهی آنرا از انواع اقحوان دانسته اند ولی بحقیقت از انواع آن نیست بلکه بعقیده من از انواع قیصوم است. ( مفردات ابن البیطار ج 1 ص 56 ). رجوع به قیصوم و اماریقون و اقحوان و مفردات ابن البیطار و فرهنگ گیاهی ذیل Amarante و واژه نامه گیاهی ذیل Amaranthus شود.
فرهنگ فارسی
در تحفه حکیم مومن بصورت اماریطن و در ذیل قوامیس العرب دزی بصورت اماریقون آمده