ام حبوکری

لغت نامه دهخدا

ام حبوکری. [ اُم ْ م ِح َ ب َ ک َ را ] ( ع اِ مرکب ) داهیه. ( اقرب الموارد ). سختی و سخت ترین بلاها. ( منتهی الارب ). || غم و اندوه. || موت و مرگ. ( ناظم الاطباء ).

ام حبوکری. [ اُم ْ م ِ ح َ ب َ ک َ را ] ( اِخ ) نام موضعی خطرناک است از بلاد قشیر و از آنجاست که هرگاه کسی به بلا و مصیبت دچار شود گویند: وقع فی ام حبوکری. رجوع به معجم البلدان و ماده قبل و ام حبوکران در همین لغت نامه شود.

پیشنهاد کاربران