الیشاماع

لغت نامه دهخدا

الیشاماع. [ اَ ] ( اِخ ) الیشامع. الیشمع. نام رئیس «بنی افرائیم » در دشت سینا. ( از قاموس کتاب مقدس ).

الیشاماع. [ اَ ] ( اِخ ) الیشامع. الیشمع. جد اسماعیل که جدلیا را کشت. ( قاموس کتاب مقدس ). و رجوع به همین کتاب شود.

پیشنهاد کاربران