الکن


مترادف الکن: ابکم، بکم، بی زبان، کندزبان، گنگ، لال

معنی انگلیسی:
stammering, unable to speak, tongue-tied, [adj.] stammering, stammerer

لغت نامه دهخدا

الکن. [ اُ ک ُ ] ( ص ) بخیل و طمعکار و سست. ( ناظم الاطباء ). آدم خسیس یا جوکی ( اشتینگاس ). || شخص مست. مشروب خور. ( اشتینگاس ).

الکن. [ اَ ک َ ] ( ع ص ) کندزبان. ( دهار ) ( مصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( مجمل اللغة ). مؤنث آن لَکناء. ( مهذب الاسماء ). ج ،لُکن. ( المنجد ). کندزبان درمانده بسخن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شکسته زبان. ( مهذب الاسماء ). تمنده. ( صحاح الفرس ). آنکه زبانش در سخن گرفته شود. ( غیاث اللغات ). صاحب عی در زبان. آنکه زبانش در تکلم بگیرد. گرفته زبان. کژمژزبان. آنکه لکنت زبان دارد :
دو چشم دولت بی تیغ تو بود اعمی
زبان دولت بی مدح تو بود الکن.
مسعودسعد.
از عطارد فصیح تر بودم
چو زحل کرده ای مرا الکن.
مسعودسعد.
ازین نورند غافل چند اعمی
برین نطقند منکر چند الکن.
خاقانی.
هر که را باشد طمع الکن شود
با طمع کی چشم دل روشن شود؟
مولوی.

فرهنگ فارسی

کندزبان، کسی که زبانش هنگام حرف زدن می گیرد
(صفت ) کسی که زبانش بهنگام سخن گفتن گیر کند و نتواند درست کلمات را ادا سازد صاحب لکنت .
بخیل و طمعکار و سست

فرهنگ معین

(اَ کَ ) [ ع . ] (ص . ) کسی که دچار لکنت زبان است .

فرهنگ عمید

کسی که زبانش هنگام حرف زدن می گیرد، کندزبان.

دانشنامه عمومی

آلکن. آلکن ها ( به انگلیسی: Alkene ) ، یا الفین ها ( به انگلیسی: Olefin ) هیدروکربن هایی هستند که یک پیوند دوگانه کربن – کربن ( C=C ) دارند و فرمول کلی آن ها به صورت CnH2n می باشد. [ ۱] آلکن ها سیر نشده هستند، یعنی می توانند هیدروژن بگیرند و سیر شوند. آلکن ها نقش مهمی از نظر بیولوژیکی ایفا می کنند، به عنوان مثال اتیلن هورمون گیاهان بوده که از اسید آمینه متیونین ( methionine ) ایجاد شده و باعث رسیدن میوه ها، بازشدن شکوفه ها و گل ها و همچنین ریزش برگ ها در پاییز می شود و به دلیل این خاصیت در کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد. برای جلوگیری از خراب شدن میوه هایی مانند سیب، گلابی و موز، در حمل و نقل یا انبار، آن ها را کمی نارس می چینند و قبل از وارد کردن به بازار، تحت تأثیر اتیلن قرار می دهند تا رسیده شود. دیگر ترکیب طبیعی جالبی که در دسته آلکن ها جای دارد، یا به اصطلاح ایزوپرن است. ترپن ها ( که از ۱ یک چند واحد ایزوپرن تشکیل شده اند ) به صورت مواد بو و طعم دهنده ( عصاره نعناع و اُکالیپتوس ) ، عطرها ( رُز، سنبل ) و حلال ( تورپنتین ) به کار گرفته می شوند.
اتن ( اتیلن ) کوچک ترین عضو خانوده آلکن ها و به فرمول C2H4 می باشد که دو اتم هیدروژن کمتر از آلکان هم کربن ( اتان ) دارد و بین دو اتم کربن پیوند دوگانه وجود دارد. به دلیل وجود این پیوند دوگانه، اتیلن ایزومر صورت بندی ندارد، یعنی دو نیمه مولکول نمی توانند با چرخش حول پیوند دوگانه، صورت بندی خود را تغییر دهند. هرگاه ما چهار اتم هیدروژن و دو اتم کربن sp2 را کنار هم مرتب کنیم، شکلی ایجاد می شود که در آن هر اتم کربن در سه پیوند سیگما ( σ ) شرکت دارد. برای رسیدن کربن به حالت اکتت، لازم است سومین اوربیتال2p اتم های کربن همپوشانی کرده، پیوند جدیدی ایجاد کنند. این پیوند از نظر شکل و انرژی، با پیوند σ متفاوت و به پیوند πموسوم است. اتن ها گازهای بیرنگی هستند.
مانند سایر ترکیب های آلی برخی آلکن ها هنوز با نام های متداولشان شناخته می شوند ( اتیلن به جای اتن ) . در نام گذاری متداول به جای پسوند آن، ane آلکان ها از پسوند اِن، ene استفاده می شود. این روش نام گذاری بیشتر برای مولکول های ساده و کوچک به کار می رود. سیستم پیچیده تری در مورد تعمیم قوانین نام گذاری برای مولکول های پیچیده تر آلکن مورد نیاز است.
برای نام گذاری از طریق آیوپاک قواعد زیر بایستی رعایت شوند:
عکس آلکن
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

آلکن. آلکِن (alkene)
هر عضو از گروه هیدروکربن هایی با فرمول کلی CnH۲n. پیش تر به اولفین۱ها معروف بودند. آلکِن ها ترکیبات سیرنشده۲ ای اند که ویژگی آن ها داشتن یک یا چند پیوند دوگانه بین اتم کربن های مجاور است. آلکِن های سبک تر، مانند اِتِن (اتیلن) و پروپِن، گازهایی اند که از کراکینگ۳ اجزای نفت به دست می آیند. آلکِن ها واکنش افزایشی انجام می دهند و بسیاری از ترکیبات مفید، ازجمله پلی اتن و برمواتان را از آن ها می سازند. سری الکن۴ هیدروکربن۵های اتن۶ (C۲H۴)، پروپن۷ (CH۳-CH۲=CH۲)، و بوتن۸ (C۴H۸).

مترادف ها

stammerer (اسم)
الکن

پیشنهاد کاربران

الکن: ناقص، لکنت زبان
گران زبان. [ گ ِ زَ ] ( ص مرکب ) الکن. کسی که زبانش در سخن گفتن سنگین است و بسختی سخن ادا کند. طَبّاقاء. ( مهذب الاسماء ) . رجوع به طباقاء شود. که زبانش سنگین است در سخن گفتن. فدم. ( دستور اللغه ) . قتول. ( مهذب الاسماء ) .
کسی که هنگام صحبت کردن زبانش گیر می کند🐱
کسی که لکنت زبان دارد🐱
کسی که در هنگام صحبت زبانش می گیرد
ناتوان
مترادف الکن : کسی که زبانش هنگام صحبت گیر می کند
کسی که زبانش موقع حرف زدن لکنت داره سر تلفظ یک کلمه
به معنای بند امد زبان::موقع صحبت کردن
کسی که موقع حرف زدن زبانش بند می اید
کسی که هنگام صحبت کردن زبانش میگیرد .
کسی که زبانش به هنگام صحبت گیر می کند
لکنت دار یا ناتوان
کسی که زبانش به هنگام صحبت گیر میکند

این کلمه به معنای لکنت زبان نیست بلکه به معنای "فرد دارای لکنت زبان" است.
کسی که لکنت زبان دارد
speechless

لکنت زبان
کسی که زبانش به هنگام صحبت کردن می گیرد
کسی که در هنگام صحبت کردن زبانش میپیچد
لکنت زبان😊
ناقص، ناتموم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس