الکعبه

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی شَطْرَ: بعض - قسمتی (منظور از بعض مسجد الحرام همان کعبه است ، واینکه صریحا نفرمود فول وجهک الکعبة و یا فول وجهک البیت الحرام برای این بود که مقابل حکم قبله قبلی قرار گیرد چون شطر مسجد اقصی نیز منظور صخره ای معروف در آنجا بود ، نه همه آن مسجد )
معنی شَطْرَهُ: بعض آن - قسمتی از آن (منظور از بعض مسجد الحرام همان کعبه است ، واینکه صریحا نفرمود فول وجهک الکعبة و یا فول وجهک البیت الحرام برای این بود که مقابل حکم قبله قبلی قرار گیرد چون شطر مسجد اقصی نیز منظور صخره ای معروف در آنجا بود ، نه همه آن مسجد )
ریشه کلمه:
کعبة (۲ بار)

. اول به الفاظ آیه توجه کنیم:«اَلْکَعْبَةَ». در معنای کعب برآمدگی و بالا آمدن ملحوظ و یا اصل معنای آن است چنانکه از کَواعِب و کَعْب (به معنی قوزک) دانسته شد لذا هر اطاق مربع را کعبه گویند زیرا چهار زاویه آن شکل برآمدگی دارند، بیت الله الحرام را بدین اعتبار کعبه گفته‏اند(مجمع) مراد از مربع مکعب است. «قیام» به معنی قوام و ما یَقُوُمُ بِهِ الشَّیْ‏ءُ است اموال قیام زندگی است یعنی زندگی قوامش با اموال است و بدون مال زندگی روی پای خود نمی‏ایستد. پس کعبه مایه قوام مردم است و نشان دهنده زندگی استوار و سعادتمند. «لِلنَّاسِ» دلالت دارد که کعبه برای عموم مردم این حکم را دارد نه فقط برای مسلمین «الشَّهْرَ الْحَرام» یعنی ماه محترمی که جنگ در آن حرام است یعنی ماه صلح. «الهَدْی» مطلق قربانی در راه خدا «القَلائِد» قربانیهای طوقدار. اکنون مقداری از اعمال حج را که در جوار کعبه انجام داده می‏شود به نظر آوریم: 1- ماه صلح: حج باید در ماه ذوالحجه باشد که یکی از ماههای حرام است یعنی باید در ماه صلح واقع شود ماهی که جنگ در آن حرام است. ماهی که باید جنگ در آن بالاجبار قطع شود. 2- احرام بستن از میقات. یعنی پوشیدن دو جامه ساده که تمام تشخص‏ها، منصبها و مقامها که لباس حکایت از آنها دارد با پوشیدن جامه احرام از بین می‏رود، همه در یک رنگ توأم با سرود توحید لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْکَ لَبَّیْکَ لاشَریکَ لَکَ لَبَّیْکَ. بلی خدایا بلی. بلی تو همتائی نداری بلی آمدم. خدا تو خوانده بودی که بیایم آمدم. همه برادر. همه برابر، هدف خدا، کلام: سرود توحید. 3- طواف بر اطراف کعبه: یعنی دور زدن بر گرد ستون توحید، خانه توحید، خانه بی آلایش، خانه خدا، خانه مردم، لباس پاک، بدن پاک، بدن با طهارت، شروع از یک نقطه و اتمام در آن، با یکنواختی کاملاً ممتاز. 4- وقوف به عرفات و مشعر: تشکیل دو اردوگاه توحید. اردوگاه عرفات و اردوگاه بیابان مشعر. همه در یک اردوگاه. همرنگ در عمل، همرنگ در لباس، همه جا خدا، همه جا فرمان خدا، همه جا بنده خدا، یکنواخت بی سابقه، توجه‏ها به خدا، به آفریننده موجودات به تنها وجودی که لایق پرستش است. 5- روز قربان. اینجا بیابان «منی» است اینجا سه ستون دارد. سه جمره سه مجسمه شیطان و نفس پلید. سه نماینده شرک. باید آنها را سنگباران کرد. اول همه به طرف ستون و جمره عقبه می‏روند و آن را سنگباران می‏کنند. ای شیطان بیزارم از تو. ای نفس امّاره بیزارم از تو. ای شیطان گم شو. زیر سنگهای تنفرم خورد شو. من بنده خدایم نه بنده تو «هذا فِراقٌ بَیْنی وَ بَیْنِکَ». 6- پس از سنگباران شیطان و پلیدی، نوبت ذبح قربانی و خوردن از آن است و خوراندن به دیگران . آیا آن نشانه از کشتن پلیدی و نفس است؟ یا حکایت عمل ابراهیم «علیه السلام» آن پاک مرد خداپرست و آن بت شکن و بنیان گذار کعبه که عزیزترین قربانی (اسماعیل) را در راه خدا به قربانگاه آورد؟ یا مراد آن است که پس از تیرباران کردن نفس و شیطان دیگر موجودی هستم که هم برای خود و هم برای دیگران کار می‏کنم هم می‏خورم، هم می‏خورانم، هم خدا را در نظر می‏گیرم که قربانی را باید برای خدا کرد و هم می‏خورم و هم می‏خورانم؟ *** روی هم رفته در کعبه و شعر حرام و قربانی چند چیز محسوس است: 1- حکومت واحده خدا که بر همه مسیطر است یک قانون. یک حکومت. یک مبدأ. 2- یکنواخت بودن، از بین رفتن امتیازات، خنثی شدن تبعیضات پوچ سیاه پوست و سفید پوستی و تعیضات نژادی، یکسان بودن همه در برابر قانون. 3- ماه صلح. کوبیدن اهریمن جنگ و خونریزی، حکومت سازش، زندگی مسالمت‏آمیز. 4- خوردن خود و دیگران از نعمت خدا یعنی در راه خدا هم برای خود هستم و هم برای دیگران. 5- عجب این است که اینها فقط به حکم تئوری و در قالب الفاظ نیست بلکه با دست رسول خدا «صلی اللَّه علیه و آله» طرح ریزی و پیاده شده و همه ساله باید در یک اجتماع یک میلیون نفری آزمایش و عملی شود. یعنی: سعادت بشر در چهار چیز است: اول: حکومت واحد جهانی، حکومت توحید و خداپرستی تا توحید حکومت نکند هیچ حکومتی سعادت بشر را تأمین نخواهد کرد. دوم: لغو تبعیضات و امتیازات پوچ و یکسان بودن همه در برابر قانون و رسیدن همه به حقوق حقه خویش. لغو ناسیونالیستی. سوم: کار هم برای خود و هم برای دیگران قانون عظیم خوردن و خوراندن که به عموم جهانیان گسترده شود. نعمت خدا برای همه باشد. چهارم: زندگی مسالمت‏آمیز. صلح جهانی. کوبیدن اهریمن جنگ. کعبه: یعنی اطاق مربع. بنای چهار ضلعی که نتیجه نمایش آن چهار اصل فوق برای قوام زندگی سعادتمندانه بشر است «جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قَیاماً لِلنَّاسِ». و لذاست که در ذیل آیه فرموده: «این برای آن است که بدانید خداوند به آنچه در آسمانها و زمین هست و نیز به همه چیز داناست. نکاتی چند 1- کعبه و شهر مکّه و قسمتی از اطراف شهر، که حدودی مشخص دارد حرم خوانده می‏شود هر که در خارج از حرام جنایتی کرد یا مخالف حکومت وقت شد یا به عللی قابل تعقیب بود و به حرم پناه برد و داخل حرم شد او در امان است نمی‏شود او را در آنجا تعقیب کرد و بازداشت نمود بلکه حکومت دستور می‏دهد تا بیشتر از حد متعارف به وی طعام نفروشند و آب بیشتر از حد ندهند و چون در اثر این تضییق از حرم خارج شود بازداشت شده، تسلیم قانون می‏گردد . گرچه ضمیر «دَخَلَهُ» راجع به بیت است ولی چنانکه گفته‏اند: همه حرم مراد است. علی هذا در اسلام محل امنی وجود دارد که مخالفان حکومت‏ها و اشخاص قابل تعقیب می‏توانند با پناه بردن به آنجا در کار خود نقشه کشی کنند و برای خود و ملت فکر کنند وگرنه حکومتها با اختناق عجیبی که به وجود آورده و می‏آورند افکار همه را، حق یا باطل در مغزشان خفه خواهند کرد ولی اینگونه اشخاص می‏توانند بی آنکه نظم حرم را به هم بزنند نقشه‏های خویش را ارائه دهند لذاست که حسین بن علی علیهما السلام در زمان معاویه در مکه سخنرانی می‏کرد و از کارهای حکومت انتقاد می‏فرمود. و بدین جهت است که مخالفان به مکه پناهنده می‏شدند عبداللَّه زبیر از دست یزید به آنجا رفت. بعضی از حاکمان ولایات در زمان علی «علیه السلام» از بیت المال دزیدی کرد و به آنجا گریخت و حتی حضرت عبداللَّه الحسین «علیه السلام» از دست حاکم مدینه بدانجا پناه برد، این یک فکر اساسی و حکم اساسی در اسلام است. هایدپارک لندن که از مصونیت برخوردار است و احزاب می‏توانند بدون مزاحمت پلیس در آنجا سخنرانی کنند و از دولت انتقاد نمایند قرنها بعد از اسلام رسمیت یافته است. 2- طواف به دور کعبه باید طوری باشد که طرف چپ طواف کننده همیشه به طرف کعبه باشد. و نیز حجراسماعیل که دیواری هلالی شکل در کنار کعبه است باید داخل در طواف باشد بدین ترتیب طواف کعبه به شکل بیضی است نه مربع و از غرب به شرق است نه عکس آن. ناگفته نماند جهت حرکت وضعی و انتقالی زمین و جهت حرکت خورشید و سیارات آن همه از غرب به شرق و همه در مدار بیضی حرکت می‏کنند. در طواف کعبه نیز اگر کسی روی بام کعبه بایستد خواهد دید که طواف کنندگان از طرف راست او می‏آیند و به طرف چپ می‏روند همینطور اگر چند شب متوالی رو به جنوب ایستاده حرکت ماه را ملاحظه کند خواهد دید که ماه از طرف راست او به طرف چپ حرکت می‏کند (از کتاب آغاز وانجام جهان) پس حاجیان در طواف کعبه همگام با حرکت سیارات از غرب به شرق و بیضی حرکت می‏کنند. 3- فرید وجدی در دائرةالمعارف ماده کعب گوید: کعبه که به شکل مربع است با سنگهای سخت و کبود رنگ بنا شده ارتفاع آن به شانزده متر می‏رسد. طول دیواری که ناودان در آن است 10 متر و 10 سانتیمتر و طول ضلعی که درب کعبه در آن قرار گرفته 12 متر است و درب آن از زمین 2 متر فاصله دارد و در زاویه چپ درب آن حجرالاسود در دیوار قرار گرفته به ارتفاع یک متر و نیم از زمین. در المیزان ج 3 ص 396 نیز این مطالب نقل شده و ظاهراً از دائرة المعارف اخذ شده. ولی به نظر نگارنده ارتفاع کعبه کمتر از 16 متر است و شاید در حدود 8 متر باشد. ناگفته نماند: بنای کعبه چهار گوش است و هر یک از زوایای آن متوجه یکی از جهات چهارگانه است تا امواج هوا و فشار باد موقع برخورد به آن بشکند و سبب تزلزل و ویرانی نگردد گویند: اهرام مصر نیز روی این قاعده هندسی بنا شده‏اند. 4- کعبه اولین معبد و مسجدی است که برای عبادت بنا شده . قرآن مجید بنای آن را از ابراهیم «علیه السلام» یاد می‏کند که با فرزندش اسماعیل «علیه السلام» آن را ساخت ولی می‏شود از آیات استفاده کرد که کعبه پیش از ابراهیم بوده و آن حضرت بر شالوده اول آن را بنا نهاده است. کلام امیر المؤمنین در خطبه 190 نهج البلاغه (خطبه قاصعه) صریح است در اینکه کعبه در زمان آدم «علیه السلام» بوده است در آنجا چنین فرموده: «اَلاتَرَوْنَ اَنَّ اللهَ سُبْحانَهُ اخْتَبَرَ الْاَوَّلینَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِ اِلَی الْآخِرینَ ِمْن هذَاالْعالَمِ بِاَحْجارٍ لاتَضُرُّ وَلاتَنْفَعُ وَلاتَسْمَعُ وَلاتُبْصِرُ فَجَعَلَها بَیْتَهُ الْحَرامَ الَّذی جَعَلَهُ قِیاماً لِلنَّاسِ... ثُمَّ اَمَرَآدَمَ وَ وَلَدهُ اَنْ یَثْنوُا اَعْطافَهُمْ نَحْوَهُ» . ولی چنانکه گفته شد قرآن عزیز رسمیت و بنای کعبه را از ابراهیم «علیه السلام» شروع کرده و ماقبل آن را مسکوت گذارده است. . ایضاً آیات سوره حج که حاکی از بناء ابراهیم اند.

پیشنهاد کاربران