فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
الکترود ماده ای رسانا است که از یک سو به بخش فلزی ( مانند سیم مسی ) و از سوی دیگر به بخش غیرفلزی ( نیمه رسانا، الکترولیت یا خلأ ) در یک مدار الکتریکی متصل می شود و بین آن ها ارتباط برقرار می کند.
این نام توسط ویلیام هیول به درخواست دانشمند مایکل فارادی از واژهٔ یونانی elektron ساخته شده است، که این معنای کهربا است ( که از آن کلمه الکتریسیته هم گرفته شده ) و هودوس به معنی یک راه است. در برخی گویش ها در ایران به آن ( میل کاربیت ) و ( باری ) هم گفته می شود. [ ۱] [ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین نام توسط ویلیام هیول به درخواست دانشمند مایکل فارادی از واژهٔ یونانی elektron ساخته شده است، که این معنای کهربا است ( که از آن کلمه الکتریسیته هم گرفته شده ) و هودوس به معنی یک راه است. در برخی گویش ها در ایران به آن ( میل کاربیت ) و ( باری ) هم گفته می شود. [ ۱] [ ۲]
wiki: الکترود
دانشنامه آزاد فارسی
اِلِکترود (electrode)
پایانۀ ورود جریان الکتریسته به درون ماده ای رسانا یا خروج از آن. کاتد یا آند در باتری، و میله های کربنی در قوس الکتریکینمونه هایی از الکترودند. پایانه هایی که جریان الکترون را از شیر های ترمویونی (لامپ های الکترون) گسیل می کنند یا این جریان را گرد می آورند، به الکترود موسومند. کاتدها، جوشنها (آندها)، و توریها از این جمله اند.
پایانۀ ورود جریان الکتریسته به درون ماده ای رسانا یا خروج از آن. کاتد یا آند در باتری، و میله های کربنی در قوس الکتریکینمونه هایی از الکترودند. پایانه هایی که جریان الکترون را از شیر های ترمویونی (لامپ های الکترون) گسیل می کنند یا این جریان را گرد می آورند، به الکترود موسومند. کاتدها، جوشنها (آندها)، و توریها از این جمله اند.
wikijoo: الکترود
مترادف ها
الکترود، قطب مغناطیسی، قطب الکتریکی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
الکترود:باری، میل کاربیت، قطب مغناطیسی، قطب الکتریکی