الونان

لغت نامه دهخدا

الونان. [ اِل ْ وِ ] ( ع مص ) گوناگون شدن. ( منتهی الارب ). رنگین شدن چیزی و گرفتن رنگی جز رنگی که داشت. تلون. ( اقرب الموارد ). و رجوع به تلون شود.

فرهنگ فارسی

گوناگون شدن . رنگین شدن چیزی و گرفتن رنگی جز رنگی که داشت .

پیشنهاد کاربران

بپرس