الولو

لغت نامه دهخدا

الولو. [ اُ ] ( اِ ) لولو. وجودی وهمی که بچه های خرد را بدان ترسانند. این لفظ را بصورت مخفف لولو بیشتر استعمال کنند. ( فرهنگ نظام ). رجوع به لولو شود. || مَتَرسی که در مزارع نصب کنند. ( از فرهنگ نظام ).
- الولوی سر خرمن .
- مثل الولوی سر خرمن .

فرهنگ فارسی

لو لو . وجودی وهمی که بچه های خرد را بدان ترسانند .

گویش مازنی

/aloo loo/ مترسک – موجودی خیالی که با آن کودک را بترسانند

پیشنهاد کاربران

به معنای آذری است یعنی فرد واجتماعی که نسبتی با عنصر آتس ازعناصر چهارگانه هستی دارد. لو پسوند نسبت در زبان وفرهنگ آذری است . آلولو بعبارتی فرزند سرزمینی است که آتش را نماد پاکی وسوزاننده پلیدی وپلشتی می دانند. فرزند دیار آتش وکوه بهشتی سبلان. آلولو نام ایل وطایفه بزرگ وریشه دار ازنظر فرهنگی وتاریخی است که متحد کننده 32 طابفه بنام آذری است که بنیچه سپاه صفویه را تشکیل میداد . اتحادیه ای بر محور مذهب شیعه 12 امامی که پیرو طریقت وشیوه آنان بودند وهستند.
...
[مشاهده متن کامل]

آلولو به معنای آتش زیر خاکستر جنبشهای بر حق مردمی است . و طایفه ایل بیگ آذری است . که با فرهنگ بزرگمنشی انسانیت و طریقت امام علی علیه السلام به مبارزه با ظلم حاکمان بسط دهنده فرهنگ شیعه میباشند . آخرین ایل بیگ اتحادیه بیرریگ متشکل از طوایف آذری آلولو پیریواتی و بیگدلو و اینانلو و افشار وغیره . . . از محور آلولو وایل بیگ آلولو جعفرخان زاهدخانلو می باشد. که بعد از فروپاشی اتحادیه ایل شاهسون توسط مثلث روس قاجار انگلیس بطور مخفیانه اتباع اتحادیه را در جن قشلاقی کنونی گرد آورد و متحد ساخت واتحادیه وحدت تمامی مردم ایران کلید زد . بر همین اساس تبلور آرمان شاهسونی انقلاب 22 بهمن 57 بود که اعلام شاهسونی به بسیج مردمی تبدیل شد ونظام مقدس جمهوری اسلا می را بوجود آورد. که ثمره خون شهیدان بود.

بپرس