الوط
لغت نامه دهخدا
الوط. [ اَل ْ وَ ] ( ع ن تف ) چسبانتر: هو الوط بقلبی ؛ او چسبانتر است به دل من. ( از منتهی الارب ). || لواطکننده تر.
- امثال :
الوط من دب .
الوط من راهب . رجوع به مجمع الامثال میدانی و جمهرة الامثال ابی هلال عسکری چ بمبئی ص 181 شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید