الوسی

لغت نامه دهخدا

الوسی. [اَ ] ( ص نسبی ) منسوب به الوس. رجوع به الوس و اللباب فی تهذیب الانساب شود.

الوسی. [ اَ ] ( اِخ ) مؤید. شاعر عرب متوفی بسال 557 هَ. ق. رجوع به مؤید و معجم البلدان ذیل الوس شود.

الوسی. [ اُ ] ( اِخ ) محمدبن حصن بن خالدبن سعیدبن قیس بغدادی الوسی طرطوسی مکنی به ابوعبداﷲ. از نصربن علی جهضمی و دیگران روایت کند و ابوالقاسم بن ابی عقب دمشقی و دیگران از وی روایت دارند. رجوع به اللباب فی تهذیب الانساب ج 1 و معجم البلدان ذیل الوس شود.

فرهنگ فارسی

محمد بن حصن بن خالد بن سعید بن قیس بغدادی الوسی طرطوسی مکنی به ابو عبدالله .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آلوسی. آلوسی، خانواده ای بغدادی که از میانه های سدۀ ۱۳ق/۱۹م دانشمندانی بزرگ در فقه و تفسیر و ادب از آن برخاسته اند.
نیای بزرگ این خاندان در سدۀ ۷ق/۱۳م به هنگام حملۀ هولاکوخان به بغداد، از این شهر گریخت و به آلوس (ﻫ م) رفت. اخلاف وی تا سدۀ ۱۱ق/۱۷م در آلوس ماندند و پس از آن به بغداد بازگشتند.

[ویکی فقه] آلوسی (ابهام زدایی). آلوسی ممکن است در معانی ذیل به کار رفته و یا اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • خاندان آلوسی، خانواده ای بغدادی از میانه های سدۀ ۱۳ق/۱۹م، دارای دانشمندانی بزرگ در فقه و تفسیر و ادب • ابوالبرکات نعمان خیرالدین آلوسی، معروف به آلوسی و ابن آلوسی، واعظ، فقیه، متکلم، مدرس و قاضی حنفی مذهب• ثابت الدین محمد آلوسی، ثابت الدین محمد (۱۲۷۵-۱۳۲۹ق/۱۸۵۸-۱۹۱۱م)، فرزند نعمان خیرالدین، فقیه، قاضی و محدث• جمال الدین محمود شکری آلوسی، محمود شکری، جمال الدین ابوالمعانی، فرزند عبداللـه بهاءالدین معروف به آلوسی زاده، مورخ، ادیب و لغوی شافعی مذهب• سیدمحمود شهاب الدین افندی آلوسی، ابوالثَّناء سیدمحمود شهاب الدین افندی، فرزند صلاح الدین ملقب به شهاب آلوسی فقیه، مفسر، ادیب و مفتی بغداد• عبدالباقی سعدالدین آلوسی، عبدالباقی سعدالدین (۱۲۵۰-۱۲۹۸ق/۱۸۳۴-۱۸۸۱م)، فرزند ابوالثناء شهاب الدین، فقیه، مفتی، ادیب و اصولی حنفی مذهب
...

پیشنهاد کاربران

بپرس