[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ورد (۱۱ بار)
«وِرد» (بر وزن ذِکْر) به معنای آبی است که انسان بر آن وارد می شود، و به معنای ورود بر آب نیز آمده است.
طبرسی فرموده:«وُروُد در اصل مشرف شدن بدخول است نه دخول: «اَصْلُ الْوُروُدِ اَلْاِشْرافُ عَلَی الدُّخُولِ وَ لَیْسَ بِالدُّخُولِ» راغب میگوید: ورود در اصل قصد آب است سپس در غیر آن بکار رود. در اقرب و مصباح گفته:«وَرَدَ الْبَعیرُ وَ غَیْرُهُ الْماءَ وُروُداً» یعنی به آب رسید بی آنکه داخل شود و گاهی نیز دخول نیز در آن هست: در صحاح آمده:« وَرَدَ ورُروُداً: حَضَرَ». بنابر این ورود به معنی اشراف و نیز به معنی دخول است . چون به آب مدین رسید دید گروهی به چهارپایان آب میدهند در این آیه به معنی نزدیک شدن و رسیدن است. و درآیات . . منظور دخول است. وارد: کسی است که از رفقا برای آب آوردن جلو افتاده است . ظاهرا این تسمیه از آنجهت است که او پیش از دیگران به آب میرسد یعنی کاروانی بیامد آبدار خویش را فرستادند دلو را بالا کشید گفت: ای مژده این پسری است. *** در اینجا لازم است چند آیه را بررسی کنیم : 1- . ضمیر «وارِدُها» راجع به جهنم است یعنی: همه شما اعم از نیکوکار و بدکار وارد جهنم خواهیدشد، سپس پرهیزکاران را نجات میدهیم و ستمکاران را به زانو درآمده در آن میگذاریم. آیا مراد از ورود نزدیک شدن است یا دخول؟ کلمه «ثُمَّ نُنَجِیّ الذَّینَ اتَّقَوْا» دو چیز میفهماند یکی اینکه همه مردم بدون استثناء وارد جهنم خواهندشد وگرنه برای این کلمه محلی نمیماند. دوم اینکه مراد از ورود دخول است وگرنه در صورت عدم دخول نجات دادن معنی ندارد وانگهی «وَنَذَرُ الظّالِمینَ فیها» ترک کردن در آتش است نه در کنار آتش. مگر آنکه بگوییم: بعد از رسیدن به کنار آتش باز نجات یافتن لازم است و ظالمان پس از آنکه در کنار آتش ماندند بعداً به آن داخل میشوند. ناگفته نماند: اگر مراد از ورود دخول باشد، مومنان در آن ابداً رنجی نخواهنددید النهایه در آن دخول برای خدا غرضی هست. در تفسیر برهان از امام صادق «علیه السلام» نقل شده:« فی قَوْلِهِ وَ اِنْ مِنْکُمْ اِلَّا وارِدُها» آیا نشنیدی که شخص میگوید «وزرَدْناماء بَنی فُلانٍ» آن ورود است نه دخول. در مجمع البیان چند روایت نقل شده راجع به اینکه همه مردم به آتش داخل خواهندشد ولی همه نبوی است و از اهل بیت علیهم السلام نیستند. نگارنده گوید: العلم عندالله. گرچه احتمال دخول از نزدیک شدن قوی است و چند آیه قبل که آمده . ظاهرا مراد بدکاران جن و انس است نه همه مردم لذا نمیشود این آیه را قرینه دانست که مراد از ورود در آیه مانحن فیه اشراف است. 2- . وِرد (به کسر اول) به چندین معنی آمده: اشراف بر آب. آبیکه بر آن وارد شوند. جماعتیکه وارد آب میشوند. عطش و غیره. مراد از ورد در آیه به قرینه مورود ظاهرا آب است چنانکه در المیزان و المنار اختیار کرده است یعنی آتش بدآبی است که بر آن وارد میشوند ظاهرا آن تجسیم معکوس است یعنی حق این است که پیشوا و قائد قوم خویش رابه طرف آب گوارا بکشد تا از عطش رهایی یابند ولی فرعون پیش قوم خویش افتاده آنها را به آتش وارد میکند و آن بدآبی است که وارد میشوند زیرا به عوض تسکین عطش وجودشان را میسوزاند. و آن به قول المنار اشاره به خسران و ناامیدی است. 3- . وِرْد را عطاش معنی کردهاند، علی هذا مصدر به معنی فاعل و برای جمع است یعنی: گناهکاران را عطشان به جهّنم سوق میکنیم. شاید ورد را از آن عطش معنی کردهاند که علت ورود به آب عطش است و شاید ورد در آیه به معنی «واردین» باشد.
ورد (۱۱ بار)
«وِرد» (بر وزن ذِکْر) به معنای آبی است که انسان بر آن وارد می شود، و به معنای ورود بر آب نیز آمده است.
طبرسی فرموده:«وُروُد در اصل مشرف شدن بدخول است نه دخول: «اَصْلُ الْوُروُدِ اَلْاِشْرافُ عَلَی الدُّخُولِ وَ لَیْسَ بِالدُّخُولِ» راغب میگوید: ورود در اصل قصد آب است سپس در غیر آن بکار رود. در اقرب و مصباح گفته:«وَرَدَ الْبَعیرُ وَ غَیْرُهُ الْماءَ وُروُداً» یعنی به آب رسید بی آنکه داخل شود و گاهی نیز دخول نیز در آن هست: در صحاح آمده:« وَرَدَ ورُروُداً: حَضَرَ». بنابر این ورود به معنی اشراف و نیز به معنی دخول است . چون به آب مدین رسید دید گروهی به چهارپایان آب میدهند در این آیه به معنی نزدیک شدن و رسیدن است. و درآیات . . منظور دخول است. وارد: کسی است که از رفقا برای آب آوردن جلو افتاده است . ظاهرا این تسمیه از آنجهت است که او پیش از دیگران به آب میرسد یعنی کاروانی بیامد آبدار خویش را فرستادند دلو را بالا کشید گفت: ای مژده این پسری است. *** در اینجا لازم است چند آیه را بررسی کنیم : 1- . ضمیر «وارِدُها» راجع به جهنم است یعنی: همه شما اعم از نیکوکار و بدکار وارد جهنم خواهیدشد، سپس پرهیزکاران را نجات میدهیم و ستمکاران را به زانو درآمده در آن میگذاریم. آیا مراد از ورود نزدیک شدن است یا دخول؟ کلمه «ثُمَّ نُنَجِیّ الذَّینَ اتَّقَوْا» دو چیز میفهماند یکی اینکه همه مردم بدون استثناء وارد جهنم خواهندشد وگرنه برای این کلمه محلی نمیماند. دوم اینکه مراد از ورود دخول است وگرنه در صورت عدم دخول نجات دادن معنی ندارد وانگهی «وَنَذَرُ الظّالِمینَ فیها» ترک کردن در آتش است نه در کنار آتش. مگر آنکه بگوییم: بعد از رسیدن به کنار آتش باز نجات یافتن لازم است و ظالمان پس از آنکه در کنار آتش ماندند بعداً به آن داخل میشوند. ناگفته نماند: اگر مراد از ورود دخول باشد، مومنان در آن ابداً رنجی نخواهنددید النهایه در آن دخول برای خدا غرضی هست. در تفسیر برهان از امام صادق «علیه السلام» نقل شده:« فی قَوْلِهِ وَ اِنْ مِنْکُمْ اِلَّا وارِدُها» آیا نشنیدی که شخص میگوید «وزرَدْناماء بَنی فُلانٍ» آن ورود است نه دخول. در مجمع البیان چند روایت نقل شده راجع به اینکه همه مردم به آتش داخل خواهندشد ولی همه نبوی است و از اهل بیت علیهم السلام نیستند. نگارنده گوید: العلم عندالله. گرچه احتمال دخول از نزدیک شدن قوی است و چند آیه قبل که آمده . ظاهرا مراد بدکاران جن و انس است نه همه مردم لذا نمیشود این آیه را قرینه دانست که مراد از ورود در آیه مانحن فیه اشراف است. 2- . وِرد (به کسر اول) به چندین معنی آمده: اشراف بر آب. آبیکه بر آن وارد شوند. جماعتیکه وارد آب میشوند. عطش و غیره. مراد از ورد در آیه به قرینه مورود ظاهرا آب است چنانکه در المیزان و المنار اختیار کرده است یعنی آتش بدآبی است که بر آن وارد میشوند ظاهرا آن تجسیم معکوس است یعنی حق این است که پیشوا و قائد قوم خویش رابه طرف آب گوارا بکشد تا از عطش رهایی یابند ولی فرعون پیش قوم خویش افتاده آنها را به آتش وارد میکند و آن بدآبی است که وارد میشوند زیرا به عوض تسکین عطش وجودشان را میسوزاند. و آن به قول المنار اشاره به خسران و ناامیدی است. 3- . وِرْد را عطاش معنی کردهاند، علی هذا مصدر به معنی فاعل و برای جمع است یعنی: گناهکاران را عطشان به جهّنم سوق میکنیم. شاید ورد را از آن عطش معنی کردهاند که علت ورود به آب عطش است و شاید ورد در آیه به معنی «واردین» باشد.
wikialkb: الْوِرْد