الوجیز فى تفسیر القران العزیز

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] الوجیز فى تفسیر القرآن العزیز. مؤلف این تفسیر، عالم بزرگوار، علی بن حسین بن محی الدین بن ابی جامع عاملی می باشد. ایشان محدثی بزرگوار، مفسری ارجمند و فقیه و اصولی دقیق النظری بوده که تبار وی به علمای بزرگوار جبل عامل می رسد.
مفسر در مقدمه کوتاه خود بر تفسیر، انگیزه خویش را چنین می نویسد:« علم تفسیر از جهت موضوع از شریف ترین علوم و برترین معارف دینی است، زیرا از انوار قرآن، کشف حجاب می نماید، و در ضمن آن حقایق بسیاری از علوم، و دقائق مهمی از فنون مختلف آشکار می گردد. بدین جهت همیشه تألیف تفسیری را آرزو داشتم که مختصری از معارف قرآن را بیان کند، پس از استعانت به فیض الهی و فضل او با وجود مشاغل فراوان، عزم جزم نموده به تألیف آن اقدام کردم.»
عنوان تفسیر« الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز» می باشد. روش تفسیری او، روشی مزجی است که مؤلف در نگارش آن گزیده گویی را پیشه ساخته، و به بسیاری از وجوه تفسیر، و نکات بلاغی و ادبی اشاره نموده است، در عین حال از وجوه اعراب و قرائات صرف نظر نکرده است. به همین روش تمام آیات قرآن را تفسیر نموده است. مفسر در مقدمه کوتاه خود می نویسد:« در این تألیف بنا را بر ایجاز در تعبیر نهاده، در عین حال به اکثر اقوال و وجوه تفسیری اشاره داشته و برخی نکات را که فهم معنا بر آن متوقف بود، متعرض گشته، در قرائت به ذکر قرائات سبعه اکتفاء، نموده( در برخی موارد جزئی به دیگر قرائتها اشاره کرده ام). در عدد آیات بنا را بر مشهور( که از بسم الله الرحمن الرحیم غفلت می نماید.) نهادم، گرچه در اعتقاد بنابر روایات متواتر صحیحه، آن را جزء هر سوره( جز سوره توبه) می دانم.»
ایشان معمولا پس از ذکر نام سوره، تعداد آیات مکی و مدنی بودن، و اختلاف در آن را بیان می نماید. وجه تسمیه سوره و فضل قراءت آن را جز موارد اندک( در سوره حمد) متعرض نمی گردد. مقاطع آیات را بیان کرده، ضمن تفسیر آن، نکات اعرابی و ادبی کلمه و جمله را بیان می نماید، در صورت اختلاف قرائت با ذکر قاری آن را بازگو می کند. ( مانندو ما یخادعون الا انفسهم..ج 1 صفحه 74 سوره بقره) ذکر شأن نزول آیات نیز مورد توجه ایشان بوده و در موارد ضروری به بیان آن می پردازد.( مانند ج 1 ص 224 ذیل آیات 5 و 6 آل عمران درباره وفد نجران.)
استفاده وافر ایشان از روش تفسیر قرآن به قرآن، با ذکر مضمون آیات دیگر یا اشاره به مضمون آنها،( مانند ج 1 ص 68«و بالاخرة هم یوقنون»و استفاده از آیات 111 و 81 سوره بقره.) به گونه ای است که حتی در مباحث ادبی از آیات دیگر بهره می برد.( مانند« الآخرة» که تأنیث آخر می باشد با استفاده از سوره قصص آیه 83.)
مفسر به تناسب بین آیات توجه داشته و در جاهای مختلف از آن در توضیح مطالب بهره برده است.( مانند آیه 6 سوره بقره« ان الذین کفروا...) ج 1 ص 69.) با توجه به صبعه ادبی و لغوی تفسیر، گاه به معنای شرعی نیز اشاره دارد.( مانند معنای کفر ج 1 ص 70).
در مواجهه با آیات فقهی فقط بنا را بر تفسیر متداول نهاده و مستقلا وارد مباحث فقهی نشده است. در بحث نسخ آیه به آیه، متعرض مصادیق آن شده و با ذکر ناسخ و منسوخ، نظر خود را نیز بیان می کند.( مانند آیه 240 سوره بقره ج 1 ص 196.)
مفسر ضمن رعایت تفسیر قرآن به قرآن، برای تبیین معانی آیات، از روایات نیز بهره وافر برده، ضمن نقل مضمون روایات، گاه اصل روایت را که جایگاه تفسیری دارد بیان می کند.( مانند«و مما رزقناهم ینفقون»و نقل روایت امام صادق علیه السلام ج 1 ص 67.)

پیشنهاد کاربران