لغت نامه دهخدا
- الو گرفتن دل ؛ کنایه است از سخت تشنه شدن : از تشنگی دلم الو گرفته است.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
اَلُوْ گرفتن /alow/در گویش شهرستان بهاباد علاوه بر آتش گرفتن و شعله ور شدن در مورد گرم و داغ شدن هم در مورد بدن و دهان بکار می رود.
مثال:�الو گرفتم از گرما� یا �دهانم الو گرفت� ( بخاطر داغی یا تندی نوشیدنی وخوراکی )
... [مشاهده متن کامل]
آتش کش شدن/aatesh kash/ آتش گرفتن. به مرحله اشتعال رسیدن. اَلُوْ گرفتن ( alow ) .
مثال:�چقدر گرمه، آتش کش شدم�
الو گرفتن و آتش کش شدن به معنای داغ شدن بدن به علت های مختلفی چون گرمازدگی ویا خوردن غذاهای گرم مانند زعفران، زنجبیل و سیر ویا خوردن غذاهای گرم و داغ مثل آش و سوپ داغ ویا بیماری ممکن است پیش بیاید.
مثال:�الو گرفتم از گرما� یا �دهانم الو گرفت� ( بخاطر داغی یا تندی نوشیدنی وخوراکی )
... [مشاهده متن کامل]
آتش کش شدن/aatesh kash/ آتش گرفتن. به مرحله اشتعال رسیدن. اَلُوْ گرفتن ( alow ) .
مثال:�چقدر گرمه، آتش کش شدم�
الو گرفتن و آتش کش شدن به معنای داغ شدن بدن به علت های مختلفی چون گرمازدگی ویا خوردن غذاهای گرم مانند زعفران، زنجبیل و سیر ویا خوردن غذاهای گرم و داغ مثل آش و سوپ داغ ویا بیماری ممکن است پیش بیاید.
الو کنایه از آتش و با آل و آلا در لاله به معنی سرخی همریشه هست
الو گرفتن: [عامیانه، کنایه ] آتش گرفتن، ( کنایه از شدت خشم و عصبانیت ) .
هوالعلیم
الو گرفتن : آتش گرفتن ؛ شعله ور شدن. . .
الو گرفتن : آتش گرفتن ؛ شعله ور شدن. . .