الو کردن

لغت نامه دهخدا

الو کردن. [ اَ ل َ / لُو ک َ دَ ] ( مص مرکب ) آتش بزرگ با شعله افروختن. برافروختن آتش. روشن کردن آتش با شعله های بلند. الو زدن. مشتعل کردن. رجوع به الو والو زدن شود: شب چهارشنبه سوری گَوَن الو میکنند.

فرهنگ فارسی

آتش بزرگ با شعله افروختن بر افروختن آتش .

پیشنهاد کاربران

بپرس