[ویکی اهل البیت] الهیات به معنی خداشناسی است و دربردارنده تعریف، توصیف و شناخت خدا در یک دین می باشد. الهیات مسیحی نیز به معنای گفتار در مورد خدا در مسیحیت است.
واژه الهیات در مسیحیت از کلمه تئولوژی (theology) نشات گرفته است. خود کلمه تئولوژی نیز از ترکیب دو کلمه یونانی تشکیل شده است. تئوس (theos) یونانی به معنای خدا بوده و لوگوس (logos) نیز به معنای کلمه است. بنابراین تئولوژی به معنای سخن گفتن درباره خداست. در یک تعریف در مورد الهیات، برخی گفته اند که الهیات به بحث درباره خدا می پردازد از دو جهت: از دیدگاه عقل طبیعی انسان و با کمک هر آنچه در جهانِ مخلوق وجود دارد و از دیدگاه وحی ای که خدا به انسان مومن ارزانی می دارد.
در یک تعریف نهایی درباره الهیات می توان گفت: که الهیات عبارت است از تامل درباره خدایی که مسیحیان او را می پرستند و ستایش می کنند.
البته بحث از الهیات مسیحی از همان زمان ظهور مسیحیت پدیدار نشد بلکه با گذشت نزدیک به یک قرن و اندی و درخشش پدران اولیه مسیحی مانند ژوستین و اریگن و ترتولیان، الهیات مسیحی پا به عرصه وجود گذاشت. زیرا ایشان مجبور بودند که از اعتقادات مسیحی در برابر مشرکان و فلاسفه دفاع کنند.
مثلاً در زمان ترتولیان، سلسوس که یکی از فیلسوفان مشرک بود برای دفاع از آیین شرک آلود امپراتوری به مسیحیت حمله می کرد. و مسیحیان را متهم به شرک می کرد.
در پاسخ به او نیز ترتولیان در تبیین تثلیث می گفت: وقتی مردم مدعی محافظت از عقیده به خدای واحد می شوند، از طرح نجات یعنی تاریخ انجیلی غفلت می کنند. آنها نمی فهمند که در عین این که باید تنها به خدای واحد ایمان داشته باشند، باید در کنار اعتقاد به خدا معتقد به طرح نجات او نیز باشند. او با تشبیه انسان به خدا مدعی شد: «...اگر حقیقتا بتوان از وجود شریک در ذهن آدمی سخن گفت، پس باید شکل بسیار کامل تر این امر در خدا تحقق داشته باشد؛... پس نامعقول نیست که بگوییم خدا یک ذات تنها نیست».
بنابراین در تقلای الهی دانانی چون ژوستین و ترتولیان الهیات مسیحی پدیدار شد و به مرور زمان پیشرفت هایی نیز کرد. اما فارغ از سیری که الهیات مسیحی پیموده نخست باید به سه نکته توجه کرد: یکی این که مهم ترین منبع استنباط الهیات مسیحی، کتاب مقدس است که مورد پذیرش تمامی گروه های مسیحی است، البته برخی از گرایش های عمده مانند کاتولیک و ارتدکس در این مسیر از سنت نیز بهره می گیرند.
واژه الهیات در مسیحیت از کلمه تئولوژی (theology) نشات گرفته است. خود کلمه تئولوژی نیز از ترکیب دو کلمه یونانی تشکیل شده است. تئوس (theos) یونانی به معنای خدا بوده و لوگوس (logos) نیز به معنای کلمه است. بنابراین تئولوژی به معنای سخن گفتن درباره خداست. در یک تعریف در مورد الهیات، برخی گفته اند که الهیات به بحث درباره خدا می پردازد از دو جهت: از دیدگاه عقل طبیعی انسان و با کمک هر آنچه در جهانِ مخلوق وجود دارد و از دیدگاه وحی ای که خدا به انسان مومن ارزانی می دارد.
در یک تعریف نهایی درباره الهیات می توان گفت: که الهیات عبارت است از تامل درباره خدایی که مسیحیان او را می پرستند و ستایش می کنند.
البته بحث از الهیات مسیحی از همان زمان ظهور مسیحیت پدیدار نشد بلکه با گذشت نزدیک به یک قرن و اندی و درخشش پدران اولیه مسیحی مانند ژوستین و اریگن و ترتولیان، الهیات مسیحی پا به عرصه وجود گذاشت. زیرا ایشان مجبور بودند که از اعتقادات مسیحی در برابر مشرکان و فلاسفه دفاع کنند.
مثلاً در زمان ترتولیان، سلسوس که یکی از فیلسوفان مشرک بود برای دفاع از آیین شرک آلود امپراتوری به مسیحیت حمله می کرد. و مسیحیان را متهم به شرک می کرد.
در پاسخ به او نیز ترتولیان در تبیین تثلیث می گفت: وقتی مردم مدعی محافظت از عقیده به خدای واحد می شوند، از طرح نجات یعنی تاریخ انجیلی غفلت می کنند. آنها نمی فهمند که در عین این که باید تنها به خدای واحد ایمان داشته باشند، باید در کنار اعتقاد به خدا معتقد به طرح نجات او نیز باشند. او با تشبیه انسان به خدا مدعی شد: «...اگر حقیقتا بتوان از وجود شریک در ذهن آدمی سخن گفت، پس باید شکل بسیار کامل تر این امر در خدا تحقق داشته باشد؛... پس نامعقول نیست که بگوییم خدا یک ذات تنها نیست».
بنابراین در تقلای الهی دانانی چون ژوستین و ترتولیان الهیات مسیحی پدیدار شد و به مرور زمان پیشرفت هایی نیز کرد. اما فارغ از سیری که الهیات مسیحی پیموده نخست باید به سه نکته توجه کرد: یکی این که مهم ترین منبع استنباط الهیات مسیحی، کتاب مقدس است که مورد پذیرش تمامی گروه های مسیحی است، البته برخی از گرایش های عمده مانند کاتولیک و ارتدکس در این مسیر از سنت نیز بهره می گیرند.
wikiahlb: الهیات_مسیحی