[ویکی نور] «کمال الدین حسین بن خواجه شرف الدین عبدالحق الهی اردبیلی»، از حکما، فقها، متکلمین و شعرا قرن نهم، در اردبیل متولد شد. دوران کودکی و نوجوانی را در زادگاهش سپری نمود. در دوران جوانی، علوم شرعی را آموخت و به خدمت سلطان حیدر صفوی درآمد و به اشاره او جهت تحصیل به خراسان رفت و چندی در هرات به ندیمی امیر علی شیر نوائی و غریب میرزا فرزند سلطان حسین میرزا گذراند و آن گاه به فارس عزیمت کرد و در حوزه مولانا جلال الدین دوانی و امیر غیاث الدین منصور دشتکی، دو استاد بی بدیل آن عصر، در علوم عقلانی به کمال رسید و آن گاه در حدود سال 902ق به وطن خویش بازگشت و در حظیره شیخ صفی به تدریس پرداخت. الهی در این دوران به عنوان استاد علوم عقلی و نقلی شهره عام و خاص گردید. او اولین کسی است که معارف جعفری را به فارسی ترجمه نموده است.
الهی تا آخر عمر در اردبیل زندگی نمود و در آن جا وفات یافت و در روضه شیخ صفی الدین اردبیلی دفن گردید. او به زبان های ترکی، فارسی و عربی تسلط کافی داشت.
ذکر این معنی نیز لازم است که برخی وی را از علماء اهل سنت پنداشته اند، به این دلیل که نزد علمای اهل سنت تلمذ و نیز از آنان استجازه کرده است و در کتب خویش هم بعد از لغت نبی(ص)، لفظ «و اصحابه» را آورده است و کتبی نیز برای امیر علیشیر نوایی، وزیر سلطان حسین بایقرا تألیف کرده است؛ در حالی که هیچ یک از این امور، دلیل تسنن نتواند بود، زیرا که این همه به نزد علمای شیعه شایع بوده و مثلاً علامه حلی، شهید اول، شهید ثانی و امثال آنان نزد علمای اهل سنت تلمذ و از آنان استجازه کرده اند؛ اشتمال دیباچه کتب بر لفظ اصحاب نیز مشعر به تسنن نیست، از آنرو که نزد شیعه، اصحاب اطلاق می شود به کسانی که درک صحبت پیغمبر(ص) کرده باشند و بدو ایمان آورده باشند و تألیف کتاب به اسم امیر علیشیر نوایی را نیز بر همین منوال قیاس باید کرد و امثال خواجه نصیرالدین طوسی و ابن میثم بحرانی از اکابر علمای شیعه را مثال باید آورد که کتبی به نام بزرگان اهل سنت تألیف کرده اند.
به هر حال، کتب و اجازات الهی دلیل روشن تشیع او است و بلکه او چنان در تشیع متصلب بوده است که برخی نسبت غلو بدو داده اند که البته دامن او از آن مبراست و نیز گویند که او اول کسی بوده که در آن زمان به زبان فارسی در باب شرعیات بر پایه مذهب شیعه کتاب ساخته است.
2. تفسیر قرآن به عربی و فارسی؛
3. منهج الفصاحة فی شرح نهج البلاغه؛
الهی تا آخر عمر در اردبیل زندگی نمود و در آن جا وفات یافت و در روضه شیخ صفی الدین اردبیلی دفن گردید. او به زبان های ترکی، فارسی و عربی تسلط کافی داشت.
ذکر این معنی نیز لازم است که برخی وی را از علماء اهل سنت پنداشته اند، به این دلیل که نزد علمای اهل سنت تلمذ و نیز از آنان استجازه کرده است و در کتب خویش هم بعد از لغت نبی(ص)، لفظ «و اصحابه» را آورده است و کتبی نیز برای امیر علیشیر نوایی، وزیر سلطان حسین بایقرا تألیف کرده است؛ در حالی که هیچ یک از این امور، دلیل تسنن نتواند بود، زیرا که این همه به نزد علمای شیعه شایع بوده و مثلاً علامه حلی، شهید اول، شهید ثانی و امثال آنان نزد علمای اهل سنت تلمذ و از آنان استجازه کرده اند؛ اشتمال دیباچه کتب بر لفظ اصحاب نیز مشعر به تسنن نیست، از آنرو که نزد شیعه، اصحاب اطلاق می شود به کسانی که درک صحبت پیغمبر(ص) کرده باشند و بدو ایمان آورده باشند و تألیف کتاب به اسم امیر علیشیر نوایی را نیز بر همین منوال قیاس باید کرد و امثال خواجه نصیرالدین طوسی و ابن میثم بحرانی از اکابر علمای شیعه را مثال باید آورد که کتبی به نام بزرگان اهل سنت تألیف کرده اند.
به هر حال، کتب و اجازات الهی دلیل روشن تشیع او است و بلکه او چنان در تشیع متصلب بوده است که برخی نسبت غلو بدو داده اند که البته دامن او از آن مبراست و نیز گویند که او اول کسی بوده که در آن زمان به زبان فارسی در باب شرعیات بر پایه مذهب شیعه کتاب ساخته است.
2. تفسیر قرآن به عربی و فارسی؛
3. منهج الفصاحة فی شرح نهج البلاغه؛
wikinoor: الهی_اردبیلی،_حسین_بن_عبدالحق