الهام اصفهانی
لغت نامه دهخدا
در عبث لب بشکوه وا نکند
شیشه تا نشکند صدا نکند
وعده گر یک نفس بود عمریست
بلکه عمر اینقدر وفا نکند.
و نیز:
خوشا دلی که ز عالم کناره جو باشد
چراغ خلوتش از حفظ آبرو باشد.
و نیز:
از خیال عشق دل میل رمیدن میکند
حمله بر نقاش این نقش از کشیدن میکند.
رجوع به تذکره نصرآبادی ص 342 و صبح گلشن ص 34 و قاموس الاعلام ترکی و الذریعه ذیل کلمه دیوان و نتایج الافکار ص 53 و فرهنگ سخنوران شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید