الهاد

لغت نامه دهخدا

الهاد. [ اِ ] ( ع مص ) ستم و جور کردن. || خوار داشتن و حقیر شمردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). پست شمردن کسی را. || خمیدن بر زمین از گرانی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). متمایل شدن بزمین بسبب سنگینی. ( از اقرب الموارد ). || گرفتن مردی را و گذاشتن بر وی دیگری را تا وی را مقاتله کند. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ). گرفتن یکی از دو مرد را و ترک کردن دیگری را که با وی جنگ کند. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

ستم و جور کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس