النجج. [ اَ ل َ ج َ ] ( اِ ) چوبی خوشبوی که بدان بخور کنند جهت معده مسترخی نیک نافع، و در آن لغات است : النجوج ، یلنجج ، یلنجوج و یلنجوجی. ( از منتهی الارب ). عود. ( السامی فی الاسامی ) ( مهذب الاسماء ). اَلوَة. ( مهذب الاسماء ). چوبی است خوشبوی که بسوختن بوی دهد. در برهان قاطع ذیل یلنجوج چنین آمده : عود هندی را گویند و بهترین آن عود مندلی است و آن خوشبوی تر از عودهای دیگر است - انتهی. حکیم مؤمن در «تحفه » به همین معنی عود هندی آورده و صاحب فهرست مخزن الادویه آن را بصورت ینجوج ضبط کرده است. و رجوع به النجوج و یلنجوج و الوه و فرهنگ شعوری ج 1 ورق 101 ب ذیل النجوخ شود.