المور جان لئونارد جونیور ( به انگلیسی: Elmore John Leonard, Jr. ) نویسنده آمریکایی بود.
یکی از مهم ترین نویسندگان داستان های جنایی و نوآر بود. لئونارد نویسنده پرکاری بود و بیش از ۴۶ رمان نوشت که بیشتر آن ها به فیلم و سریال تبدیل شد.
سال بلو، مارتین امیس و استیون کینگ، نوشته های او را تحسین کرده و پاتریشیا کورنول، از او به عنوان یکی از شمایل های واقعی ادبیات جنایی یاد کرد.
لئونارد با داستان های وسترن و تریلرهای جنایی اش، این ژانرها را از سطح داستان های عامه پسند فراتر برد و نشان داد که این داستان ها می توانند واجد ارزش های ادبی نیز باشند و به اندازه رمان های فلسفی یا روشنفکرانه مهم اند. او نویسنده ای بود که ریتم نوشتن او و نثرش را با ریتم موسیقی جاز مقایسه کرده اند.
رمان ها و داستان های لئونارد، به دلیل داشتن قابلیت های تصویری و نمایشی، مورد توجه تهیه کنندگان و فیلمسازان هالیوود و سازندگان سریال های تلویزیونی بوده و تاکنون فیلم ها و سریال های زیادی بر اساس آثار او ساخته شده که از میان آن ها می توان به «قطار سه و ده دقیقه به یوما»، «خارج از دید»، «جو کید»، «جکی براون» و «توجیه شده» اشاره کرد.
المور لئونارد، در ۱۱ اکتبر ۱۹۲۵ در شهر نیواورلئان ایالت لوئیزیانا به دنیا آمد. او داستان نویسی را با نوشتن داستان های وسترن از زندگی کابوی ها و هفت تیرکش ها شروع کرد.
در سال ۱۹۵۳ نخستین رمان او با عنوان «جایزه بگیران»[ ۱] منتشر شد اما خود در مصاحبه ای با ایندپندنت گفته است که نخستین کارش داستان کوتاهی به نام «محاکمه آپاچی»[ ۲] بود که در سال ۱۹۵۱ نوشت و در نشریه آرگوسی منتشر شد.
با تغییر ذائقه عمومی و گرایش عامه به داستان های جنایی و پلیسی، موضوع و شخصیت های داستان های لئونارد نیز تغییر کرد و او از ژانر داستان های وسترن با گاوچران ها، هفت تیرکش های قهار، کلانترها، راهزنان و سرخپوست ها فاصله گرفت و به نوشتن در ژانر داستان های جنایی و نوآر پرداخت.
المور لئونارد به خاطر خلق شخصیت های قوی و باورپذیر، فضاسازی قدرتمند و دیالوگ های نابش، شهرت داشت. شخصیت های داستان های او، چه خلافکاران و چه مأموران قانون، هیچ کدام کلیشه نیستند و منحصربه فردند.
مجله نیوزویک، المور لئونارد را به خاطر تصویر دقیقش از مردم دیترویت، «دیکنز دیترویت» لقب داد اگرچه سبک نگارش و درونمایه آثارش ارتباط چندانی به آثار دیکنز نداشت و بیشتر به سبک نویسندگان آمریکایی مثل ارنست همینگوی و ویلیام فاکنر نزدیک بود. با اینکه لئونارد، خود را تحت تأثیر همینگوی می دانست اما در عین حال همیشه از همینگوی به خاطر نداشتن روح طنز در آثارش انتقاد می کرد. او سبک نگارش ویژه و منحصربه فرد خود را داشت، سبکی پرتحرک و خیال انگیز با نثری شفاف و موجز و دیالوگ هایی تیز و برنده مثل شیشه.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفیکی از مهم ترین نویسندگان داستان های جنایی و نوآر بود. لئونارد نویسنده پرکاری بود و بیش از ۴۶ رمان نوشت که بیشتر آن ها به فیلم و سریال تبدیل شد.
سال بلو، مارتین امیس و استیون کینگ، نوشته های او را تحسین کرده و پاتریشیا کورنول، از او به عنوان یکی از شمایل های واقعی ادبیات جنایی یاد کرد.
لئونارد با داستان های وسترن و تریلرهای جنایی اش، این ژانرها را از سطح داستان های عامه پسند فراتر برد و نشان داد که این داستان ها می توانند واجد ارزش های ادبی نیز باشند و به اندازه رمان های فلسفی یا روشنفکرانه مهم اند. او نویسنده ای بود که ریتم نوشتن او و نثرش را با ریتم موسیقی جاز مقایسه کرده اند.
رمان ها و داستان های لئونارد، به دلیل داشتن قابلیت های تصویری و نمایشی، مورد توجه تهیه کنندگان و فیلمسازان هالیوود و سازندگان سریال های تلویزیونی بوده و تاکنون فیلم ها و سریال های زیادی بر اساس آثار او ساخته شده که از میان آن ها می توان به «قطار سه و ده دقیقه به یوما»، «خارج از دید»، «جو کید»، «جکی براون» و «توجیه شده» اشاره کرد.
المور لئونارد، در ۱۱ اکتبر ۱۹۲۵ در شهر نیواورلئان ایالت لوئیزیانا به دنیا آمد. او داستان نویسی را با نوشتن داستان های وسترن از زندگی کابوی ها و هفت تیرکش ها شروع کرد.
در سال ۱۹۵۳ نخستین رمان او با عنوان «جایزه بگیران»[ ۱] منتشر شد اما خود در مصاحبه ای با ایندپندنت گفته است که نخستین کارش داستان کوتاهی به نام «محاکمه آپاچی»[ ۲] بود که در سال ۱۹۵۱ نوشت و در نشریه آرگوسی منتشر شد.
با تغییر ذائقه عمومی و گرایش عامه به داستان های جنایی و پلیسی، موضوع و شخصیت های داستان های لئونارد نیز تغییر کرد و او از ژانر داستان های وسترن با گاوچران ها، هفت تیرکش های قهار، کلانترها، راهزنان و سرخپوست ها فاصله گرفت و به نوشتن در ژانر داستان های جنایی و نوآر پرداخت.
المور لئونارد به خاطر خلق شخصیت های قوی و باورپذیر، فضاسازی قدرتمند و دیالوگ های نابش، شهرت داشت. شخصیت های داستان های او، چه خلافکاران و چه مأموران قانون، هیچ کدام کلیشه نیستند و منحصربه فردند.
مجله نیوزویک، المور لئونارد را به خاطر تصویر دقیقش از مردم دیترویت، «دیکنز دیترویت» لقب داد اگرچه سبک نگارش و درونمایه آثارش ارتباط چندانی به آثار دیکنز نداشت و بیشتر به سبک نویسندگان آمریکایی مثل ارنست همینگوی و ویلیام فاکنر نزدیک بود. با اینکه لئونارد، خود را تحت تأثیر همینگوی می دانست اما در عین حال همیشه از همینگوی به خاطر نداشتن روح طنز در آثارش انتقاد می کرد. او سبک نگارش ویژه و منحصربه فرد خود را داشت، سبکی پرتحرک و خیال انگیز با نثری شفاف و موجز و دیالوگ هایی تیز و برنده مثل شیشه.
wiki: المور لئونارد