[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
نفش (۲ بار)
«مَنْفُوش» از مادّه «نفش» (بر وزن نقش) به معنای گستردن پشم است که معمولاً به وسیله ابزار مخصوصِ حلاّجی و زدن پشم، انجام می گیرد.
. نفش صوف آن است که اجزاء پشم را از هم جدا کنیم تا حجمش بزرگ شود منظور از منفوش در آیه حلاجی شده است یعنی: کوهها مانند پشم رنگارنگ حلاجی شدهشوند. * . نفش غنم پراکنده شدن آن است. در مجمع فرموده: نفش غنم و ابل آن است که در شب پراکنده شده و بی چوپان بچرد یعنی :داود و سلیمان وقتیکه حکم میکردند در باره کشت که گوسفندان قومی در شب آن را چریدند و ما به حکم آنها شاهد بودیم. قضیه در «داود» بررسی شده است این کلمه بیشتر از دوبار در قرآن مجید نیامده است.
نفش (۲ بار)
«مَنْفُوش» از مادّه «نفش» (بر وزن نقش) به معنای گستردن پشم است که معمولاً به وسیله ابزار مخصوصِ حلاّجی و زدن پشم، انجام می گیرد.
. نفش صوف آن است که اجزاء پشم را از هم جدا کنیم تا حجمش بزرگ شود منظور از منفوش در آیه حلاجی شده است یعنی: کوهها مانند پشم رنگارنگ حلاجی شدهشوند. * . نفش غنم پراکنده شدن آن است. در مجمع فرموده: نفش غنم و ابل آن است که در شب پراکنده شده و بی چوپان بچرد یعنی :داود و سلیمان وقتیکه حکم میکردند در باره کشت که گوسفندان قومی در شب آن را چریدند و ما به حکم آنها شاهد بودیم. قضیه در «داود» بررسی شده است این کلمه بیشتر از دوبار در قرآن مجید نیامده است.
wikialkb: الْمَنْفُوش